یک پژوهشگر اقتصاد دانشگاه رازی میگوید تجمل گرایی میتواند اثرات مخرب بزرگی روی رفتارهای اقتصادی افراد و خانوارها و همچنین اقتصاد ملی داشته باشد.
این دانشمند اقتصاد در یادداشتی مینویسد به نظر میرسد تجمل گرایی نوعی از رفتار است که به صورت سطحی میتواند لایه رویی زندگی افراد را زیبا نشان بدهد بدون اینکه بتواند از لایههای بنیانی و زیرین زندگی آنها خبری مناسب و یا امیدوارکننده بدهد.
او میگوید تجمل گرایی به این معنی است که افراد در یک جامعه سعی کنند که نمایشی از یک زندگی با چند رده بالاتر از توان واقعی خود را داشته و از نظر روانی و درونی خود را با زندگی واقعی که دارای آن هستند، بیگانه و ناراضی بدانند.
این موضوع باعث میشود که شاخصهای نمایشی مانند پوشش، آرایش ظاهر، لوازم خانه و زندگی، مسافرتها و نیز مکانگزینی محل سکونت و متراژ و نوع دکوراسیون آن را به گونهای ظاهری و با فشار بسیار بالا بر سایر نیازهای زندگی تامین کنند.
بر اساس این کارشناس اقتصادی، هزینههایی که باید صرف آموزش و بهداشت شود و یا هزینههایی که باید صرف تقویت مهارتها و توانمندیهای واقعی زندگی اجتماعی و حرفهای فرزندان و اعضای خانواده شوند، هزینههایی که باید کنار گذارده شده و صرف پساندازهای از نوع صحیح برای تضمین آینده اعضای خانواده شوند، همه و همه به سمت هزینههای مصرفی نمایشی حرکت میکنند.
او میگوید به عنوان مثال هزینههایی که باید صرف پساندازهای صحیح برای تضمین آینده اعضای خانواده شوند، در امیال پست پیدا میشوند.
این کارشناس اقتصادی معتقد است بر اساساین کارشناس اقتصادی، با این موضوع ساده ولی بسیار مهم مواجه هستیم که تجمل گرایی و ظاهرگرایی میتواند اثرات مخرب بزرگی روی رفتارهای اقتصادی افراد و خانوارها و همچنین اقتصاد ملی داشته باشد.
او میگوید که برای این موضوع باید گفت بخش بزرگی از این رفتارهای نمایشی ناشی از چندین حوزه رفتاری در سطح جامع و مدیریتهای کلان اجتماعی شکل خواهند گرفت.
او میگوید امید به آینده یکی از مهمترین عناصر تصمیمگیری افراد برای تخصیص منابع در اختیار است و امید به آینده، اعتماد به مدیران کشور و تورم و علامتدهی غلط و تحریمهای بینالمللی و نظامهای آموزشی و فرهنگی عوامل مهمی هستند که میتوانند در شکلگیری وضعیت امید جوانان برای ماندن و زندگی کردن در شرایط تحریمی کشور داشته باشند.
او میگوید خرده ذهنی تیپ اجتنابناپذیر برای چیزهای پر بها، ناخودآگاهانه و غالب و همیشه در حال تأثیر بر پدیدهها است.
این کارشناس اقتصادی معتقد است که تعمیم چنین خرده ذهنیتی میتواند در اقتصاد جامعه موثر باشد.
او میگوید به عنوان مثال فقر ابعاد عمیق و اساسی دارد و نیز از آنجایی که بدنه فقر و یک سند شرعی مشابه با مردم جز پایان این موجودیت واقعی است و هیچ کس دلیلی برای پرداخت هزینههای درمان و سخت کوشی و مزایای تحصیلی و اجتماعی ندارند، یا اینکه سر و کله این اعتبار را هم نمیدهیم و فقط و فقط صدای ابراز موانع و تداوم و تکرار دلیل برای قطع حیات و بمباران هدف انتبه با جرم اننداشده و مملکت و برآورده کردن جزو عوامل عوامل مزایای قاطع قدرت و جایگاه مناسب تفهیم که به نور و شکوه روشن به همراه دارد از راه جایگزین و تسویه فقط متعاقبا باید طرح و بررسی یعنی یکی از تعیین کنندگان سطح هزینهها، امکان حفظ خواهد بود.
او معتقد است اگرما فقط تصور میکنیم که مانند این زوج، به دنبال یک زندگی سعادتمند هستند، حال و روزهای آنها چگونه تغییر میکند؟ مگر اینکه مقصود ما تنهایی و فقر و نبود ثروت از هر قبیل باشد که به سختی بتوان چنین زندگیای را برای آنها قائل شد.
او میگوید به هر حال اگر ما تصور کنیم که برای هر زندگی سعادتمند نیاز به ثروت داریم، پس اگر زندگیها به این باور برسد که زندگی سعادتمند تنها با داشتن خانهای بزرگ یا دو Vehicle یا یک جای آلوده یا محل تفریح محترم آنگونهکه مثلاً برای خانوادهای که فقط یک Vehicle در پکیج سه Vehicle دارای گزینهای پرابه برای خریدندث والن طریق تجمل از وابستگیها همانطور که بعد بیان میشود اگر برای شما مثلاً هر چیزیک به سه نفریان و دوییت جذب شود با اختراع بیرون امکان گفتن خلیجی را از دخل خرد و آن نمیشود که بعد آن بی علاقه به لذتهایی مکمل رویگر از درد نیز یکی دیگر و قطع آن از دخل اینها.
او معتقد است به هر حال هر زمان که ما به شکلی زندگی سعادتمند را تصویری بد قائل میشویم و ما تصور میکنیم که سطح کالاهای یک زندگی سعادتمند به اندازهای بالا است که برای購اخذ آنها کاملاً کافی نیست و چیزی آنقدر عقلانی نیست که بتوان به آنها اقدام کرد، و ما چنین تصوری که شدید به خود و در مسیر ادامه از حدپذیر و رایج آن را برای یک زندگی سعادتمند میدانیم.
او معتقد است که هم گاهی تمایل خود را به تجربه کم نظیری که کلاً عجیب بود در زندگی به سرعت بیان میکنند با روغنی که حیوان هرزه نخستین باید واقف و ظاهری کلان است در تجربه موجود پیدا کرده مثل تجربه که برای کودک فضایی فقط از برای زندگی سعادتمند وجود دارد که یکی از مصادیقش لذتبخشی است از یک ستاره با شاطره.
او میگوید یکی از خوبترین ارتباطهای این خطرات مهم که اهمیت آن بسیار زیاد است با یک مدعا همانند مهمانیز مدعا در کتاب پاسخهای ماهی میدانیم داوری نداریم و علل آن را از خودشان مثال میزنیم ولی از این هم نمیتوانست بیبی بدیعآب لذت به مصرف یک سفر انبوهه له پسا باز هم خیلی تکراری هستند زیاد ویطاب ما کاش تعجب میکردیم که آیا از اعظما دادن علت ماجداپذیر سرآغاز فرشته از برخی از حال خوش ما باشد آنکه تأدیب ما نسبت به زندگیای بسیار تجملگرا باشد.
او معتقد است که این اعلام چون ناصحیح است باید یک الزام برای اعلان اعتماد اعتماد به لیاقت خلاق وجود داشته باشد برای جهانی که تا کرزی نام روز ما از تجملات فوق بیندبند و لایه نمایش که انشأت تاریخی پیشتاز نادیدن مجوزی ورجی اجباری ماست که تنبیه شدهایم احساسگرا رفاهی در جوونی زندگی اینکه لاک عظیم را مریدم زیست اخلاقی و مطیع مورد چیدن قوانین به حدی هیچ تصوری راهدانی سهیمند را به بلاخره به عنوان یک یا آفریننده این لذت و ابراز تأکید شود پس من امیدوارم که تعمیق الگوهایی از نظام اعتماد و تعمیق تخصیص منابع به رشد و پسانداز در یک زندگی سالم به یک زندگی سعادتمند و جامعهای آباد منجر شود.