در دنیای خودرو ایدههای متفاوتی وجود داشتهاند که علیرغم شایستگیهای خود نتوانستهاند موفق باشند هرچند برخی نیز از همان ابتدا مشکلاتی داشتهاند.
استایل های گوناگون بدنه خودروها، تجهیزات و تکنولوژیها گاهی اوقات به همان سرعت که همهگیر شدهاند به همان سرعت هم از مد افتادهاند. برخی ایدهها زمانی که معرفی میشوند بسیار خوب جلوه میکنند اما پس از چند سال کاملاً پس زده میشوند. از وانت پیکاپ مرسدس بنز گرفته تا زیر برند جوانپسند تویوتا، ایدههای نابی وجود دارند که در نهایت به بنبست خوردهاند.
آنچه در این مطلب میخوانید:
خودروهای برقی
پس از پایان قرن نوزدهم میلادی خودروهای برقی فروش بسیار خوبی در آمریکا داشتند چراکه نرمتر از خودروهای بنزینی عمل میکردند و استفاده از آنها بسیار راحتتر بود. کلارا فورد همسر هنری فورد مشهور هم سوار مدل T نبود بلکه از خودروی دیترویت الکتریک مدل ۴۷ استفاده میکرد. تکنولوژی درونسوز در چند سال بعد به سرعت بهبود یافت و پیشرفتهایی همچون استارتر برقی باعث شدند خودروهای بنزینی کاربردیتر باشند. با کاهش قیمت سوخت نیز سهم خودروهای بنزینی از بازار افزایش یافت و به همین خاطر در دهه ۲۰ میلادی خبری از خودروهای برقی نبود.
خودروهای توربینی
در دهه ۵۰ میلادی صدای خاص خودروهای توربینی نویدبخش جانشینی با پیشرانههای پیستونی سنتی بود. پروتوتایپ روور جت ۱ مجهز به این نوع پیشرانه توانست به سرعت ۲۴۰ کیلومتر در ساعت دست یابد و دانش به دست آمده از این پروژه باعث تولید خودروی مسابقهای بریتیش ریسینگ موتورز شد. این خودرو در لمان ۱۹۶۳ شرکت کرد و از آنجایی که خودرویی آزمایشی بود بنابراین در رقابتهای رسمی حضور نداشت اما توانست رده هشتم را کسب کند. کرایسلر هم ۵۰ نمونه از کوپه زیبای خود را به مشتریان تحویل داد تا این تکنولوژی را بررسی کنند. این خودروها مشکلاتی مشابه با خودروی رور داشتند و به همین خاطر ایده خودروی توربینی به تدریج کنار گذاشته شد.
پانلهای سقف شفاف
طراحی خودرو و هوافضا در دهه ۵۰ میلادی به یکدیگر رسیدند و به همین خاطر است که بسیاری از خودروهای آمریکایی آن دوران با عناصر بدنه تیغه مانند تولید شدند. یکی از ویژگیهایی که بسیار جذابتر بود به پانل سقف شفاف مربوط میشود. این ویژگی ما را به یاد کانوپی جتهای جنگنده میانداخت و البته در خودروهای کانسپتی همچون جنرال موتورز فایربرد دیده میشد. البته مشکلاتی در زمینه تولید، ایمنی و هزینهها وجود داشت و به همین خاطر در خودروهای تولیدی بکار نرفت.
خودروی دوزیست
خودروی دوزیست یا نصف قایق نصف خودرو قول داده بود آزادی عمل زیادی را به مالکان اعطا کند. این خودرو در سال ۱۹۶۱ سروصدای زیادی به پا کرد اما رانندگان، ملوانان و سرنشینان به سرعت فهمیدند این وسیله یک خودرو یا قایق خوب نیست. شرکت آلمانی کواندت تعداد ۳۸۷۸ دستگاه از خودروی دوزیست را با پیشرانه ۴ سیلندر ترایومف تولید کرد هرچند دیگر خبری از جایگزین جدید برای آن نبود.
سقف لندو
این ویژگی که با عنوان کانورتیبل شبیه سازی شده نیز شناخته میشود یک سقف ثابت با پوشش پارچه یا وینیل است. سقفهای لندو معمولاً روی خودروهای بزرگ همچون فورد تاندربرد دیده میشدند هرچند خودرویی مثل فولکسواگن گلف هم با ویژگی موردبحث رؤیت شده است. سقف لندو اولین بار روی کالسکهها بکار رفت و در دهه ۷۰ میلادی به یک آپشن محبوب در آمریکا بدل شد. البته دیگر خبری از این ویژگی در خودروهای مدرن نیست.
تکنولوژی غیرفعال سازی سیلندر کادیلاک
کادیلاک به خاطر بحران سوخت سالهای ۱۹۷۳ و ۱۹۷۹ تصمیم گرفت راهی برای تولید خودروهای کممصرفتر بدون استفاده از پیشرانههای کمحجم یا کاهش قدرت آنها پیدا کند. تکنولوژی غیرفعال سازی سیلندر میتوانست پیشرانههای ۶ و ۸ سیلندر را به نمونههای ۴ سیلندر کممصرف بدل کند و در واقع این تکنولوژی یک راهحل عالی به نظر میرسید؛ اما تنها پس از چند هفته عرضه این تکنولوژی روی خودروی فیلتوود بروگام بود که شکایات به دست این شرکت رسیدند. مشتریان از خشن بودن این پیشرانه و زمان زیاد فعالسازی دوباره سیلندرها شکایت داشتند. کادیلاک ۱۳ بهروزرسانی را برای حل مشکلات در نظر گرفت اما در نهایت این تکنولوژی را کنار گذاشت.
تلفن خودرو
با اینکه گوشی داخل خودرو دهه ۴۰ میلادی اختراع شد اما تا دهه ۸۰ میلادی همهگیر نشده بودند. در این زمان بود که گوشیهای یاد شده در خودروهای لوکس ارائه شدند. البته این تلفنها با پیشرفت تکنولوژی و ظهور نوع دیگری از ارتباطات به ویژه گوشیهای هوشمند کاملاً قدیمی جلوه کردند.
پیشرانه ۱۶ سیلندر بی ام و
بی ام و با تولید پیشرانه ۱۶ سیلندر ۶.۷ لیتری در سال ۱۹۸۷ خبرساز شد. این برند امید داشت پیشرانه ۱۶ سیلندر در سدانی پرچمدار و لوکستر از سری ۷ بکار رود. چین خودرویی میتوانست به عنوان محصولی مستقل یا نسخهای سطح بالاتر از سری ۷ تولید شود. مهندسان بی ام و نیروگاه یاد شده را در نسخهای ارتقا یافته از سری ۷ نسل E32 نصب کردند و قدرت حدود ۴۰۸ اسب بخاری را به دست آوردند. البته برای این کار تغییراتی در محل نصب رادیاتور و اضافه کردن ورودیهای هوای به پانلهای بدنه صورت گرفت و باعث شد پروتوتایپ سری ۷ نام ماهی طلایی را به خود گیرد. مدیران بی ام و اما پیشرانه ۱۶ سیلندر را کنار گذاشتند زیرا اعتقاد داشتند پیشرانه ۱۲ سیلندر ۷۵۰i به اندازه کافی بزرگ است.
کمربند ایمنی اتوماتیک
کمربندهای ایمنی اتوماتیک عموماً به عنوان روشی برای عدم نصب ایربگ در خودروها ساخته شدند. رگلاتورهای آمریکایی الزام کرده بودند تمامی خودروهای عرضه در این کشور باید به کیسه هوای سمت راننده یا کمربندهای ایمنی اتوماتیک مجهز شوند و گزینه دوم راهی ارزانتر بود. این کمربندها پس از الزامی شدن کیسه هوای راننده در سال ۱۹۹۵ از خودروها ناپدید شدند.
هامر
ایام جنرال نسخه جادهای هاموی را در سال ۱۹۹۲ عرضه کرد اما هامر تا زمان خریدش در سال ۱۹۹۹ توسط جنرال موتورز به برندی مستقل تبدیل نشد. هامر سریعاً سبد محصولات خود را گسترش داد و مدلهای H2 و H3 را تولید کرد اما هویت ذهنی خاص خریداران و ورشکستگی کمپانی باعث شد هامر به بنبست برسد. جنرال موتورز در سال ۲۰۱۰ هامر را تعطیل کرد هرچند این نام اخیراً احیا شده است.
درب میانی شورولت
درب میانی یا میدگیت شورولت در روی کاغذ یک ایده مهندسی ناب بود. این ویژگی به خریداران اجازه میداد یک پارتیشن بین فضای کابین و بار وانت پیکاپ آوالانش را تا کنند و یکی از جادارترین خودروهای آمریکایی را داشته باشند. بسیاری از افراد انتظار داشتند فورد و دوج هم ویژگی مشابهی را ارائه کنند اما در عمل مشخص شد تقاضا برای درب میانی بسیار کمتر از حد انتظار بوده است.
وانت پیکاپ های لینکلن
منطق لینکلن برای تولید وانت پیکاپ بد نبود. اگر رانندگان نویگیتور را به عنوان اولین شاسیبلند این شرکت دوست داشتند پس بیشک از وانت لینکلن نیز خوششان میآمد. این شرکت از فورد F-150 برای تولید وانت خود استفاده کرد و نمای جلوی شبیه به نویگیتور و پانلهای چوبی غیرواقعی را در بدنه بکار برد تا نهایتاً خودرویی با نام بلکوود تولید شود. این وانت فقط بهصورت دیفرانسیل عقب ارائه گردید و فضای بار آن نیز محدود بود و به همین خاطر فروش پایینی داشت. بلکوود عمر بسیار کمی داشت هرچند لینکلن این ایده را رها نکرد و در سالهای بعد خودروی مارک LT را معرفی نمود که نسخهای ریبج شده از F-150 بود.
LED های منفرد
چراغهای LED در اوایل قرن ۲۱ سریعاً وارد دنیای خودرو شدند و برندهایی همچون آئودی و لکسوس آن را در اختیار توده مردم قرار دادند. طولی نکشید که نوارهای LED منفرد در محصولات رده میانی شرکتهایی همچون فولکسواگن و نیسان هم بکار رفت. در تصویر میتوانیم دومین نسل نیسان قشقایی را ببینیم که LED های منفرد ظاهری سطح بالا و مدرن را به خود بخشیدهاند. البته این تکنولوژی سریعاً تکامل یافت و از چند سال قبل نوارهای LED به هم چسبیده ارائه شدند و LED های منفرد را به ویژگی از مد افتاده بدل کردند.
مینی ونها
وسایل نقلیه چندمنظوره MPV در اوایل قرن ۲۱ محبوبیت بالایی در اروپا داشتند. چنین خودروهایی کوچکتر از یک مینی ون بودند اما ارتفاع بیشتری نسبت به هاچبک ها داشتند؛ اما تمامی نقاط قوت این خودروها در کراس اورها نیز وجود داشت و به همین خاطر مینی ونها کمکم از بازار کنار رفتند.
سایون
تویوتا برند سایون را در سال ۲۰۰۳ معرفی کرد چراکه تصویر ذهنی این برند حاوی مواردی همچون تولید خودروهای مطمئن و پیرمردی بود و جوانان خیلی به سراغ محصولات این شرکت نمیآمدند. خودروهای سایون حداقل از نظر طراحی خسته کننده نبودند. در سبد محصولات این شرکت یک کوپه ارزانقیمت با نام tC و هاچبکی با نام xB دیده میشد. سایون استارت خوبی داشت اما در ادامه به در بسته خورد. تحقیقات بازار نشان داد خریداران جوانی که سایون را میخرند با بالا رفتن سن خود به سراغ تویوتا یا لکسوس نخواهند رفت. بدتر اینکه متوسط سن خریداران این شرکت از ۳۵ سال ۲۰۰۴ به ۴۳ در سال ۲۰۱۱ رسید زیرا فاکتورهای اقتصادی باعث شدند خریداران مسنتر به دنبال خودروهای ارزانتر بروند.
پژو ۱۰۰۷
“تو بساز و آنها خواهند خرید” احتمالاً همان چیزی بود که در ذهن سازندگان پژو ۱۰۰۷ وجود داشت. این خودرو از زیرساخت مشابه پژو ۲۰۶ استفاده میکرد و به خاطر درهای کشویی برقی از دیگر رقبا متمایز میشد؛ اما خریداران از باز شدن دیرهنگام درها شکایت داشتند و دسترسی به صندلیهای عقب خودرو نیز سخت بود. به همین خاطر فروش ۱۰۰۷ به کمتر از حد انتظارات رسید و دیگر نسل بعدی آن تولید نشد.
استون مارتین سیگنت
در سال ۲۰۱۱ استون مارتین محصولاتی شامل مدل One-77 که کوپهای تولید محدود با ۷۵۰ اسب بخار قدرت بود را در کنار سیگنت به عنوان خودروی شهری ۹۷ اسب بخاری تولید میکرد. بریتانیاییها تلاش چندانی برای پنهان کردن این حقیقت که سیگنت ریبج شده تویوتا iQ است انجام ندادند. البته نکته عجیب به امیدواری مقامات استون مارتین مربوط میشد که به دنبال فروش ۴ هزار دستگاهی آن در سال بودند. تنها پس از فروش حدود ۳۰۰ دستگاه، پرونده سیگنت بسته شد.
مرسدس بنز X کلاس
مرسدس بنز پس از خاتمه عرضه X کلاس همان درسی را که لینکلن یاد گرفته بود تجربه کرد. این وانت بر اساس نیسان ناوارا شکل گرفت و به فروش حدود ۱۶۷۰۰ دستگاهی در سال ۲۰۱۸ و ۱۰ هزار دستگاهی در نه ماهه ابتدایی سال ۲۰۱۹ دست یافت. با این تفاسیر به نظر نمیرسد که ژرمنها به فکر تولید یک وانت لوکس دیگر باشند.
پیشرانه بلک وینگ کادیلاک
چه کسی بلک وینگ را کنار گذاشت؟ هیچکسی در جنرال موتورز دوست ندارد به این سوال پاسخ دهد اما میدانیم که این شاهکار دیگر در محصولات کادیلاک وجود نخواهد داشت. پیشرانه ۸ سیلندر ۴.۲ لیتری توئین توربوی موردبحث از صفر توسعه یافت و شایعاتی درباره نصب آن روی نسخههای پرفورمنس اسکالید و جانشین CTS-V وجود داشت اما چنین خبرهایی درست نبودند. گفته میشود کادیلاک این پیشرانه را به یک شرکت کوچک میفروشد هرچند قرارداد بین دو طرف نهایی نشده است.
source