پس از سالها شایعه و انتشار تیزر، ردبول سرانجام هایپرکار خود با نام RB۱۷ را در فستیوال سرعت گودوود معرفی کرد. این یک هایپرکار موتور وسط دونفره مخصوص پیست با پیشرانه V۱۰ تنفس طبیعی است که تا ۱۵هزار rpm دو میگیرد و وعده ارائه پرفورمنس خودروهای فرمول یک را داده است. RB۱۷ کمتر ۹۰۰کیلوگرم وزن دارد که این عدد باورنکردنی به لطف مونوکوک فیبرکربنی حاصل شده است که از پیشرانه بهعنوان عضوی از شاسی استفاده میکند.
بر اساس لیست ردهبندی باارزشترین برندهای فوربز، برند ردبول با ارزش ۷.۹میلیارد دلار در رتبه ۷۴ قرار دارد.
آخرین اطلاعات ارائهشده از میزان فروش نوشابههای این کمپانی نشان میدهد این کمپانی اتریشی در سال ۲۰۱۵ با افزایش ۶درصدی فروش، بیشاز ۵.۹۶ میلیارد قوطی در سراسر جهان به فروش رساند که درآمد ۶.۴ میلیارد دلاری را طی یک سال برای این کمپانی به ارمغان آورد. باید به این نکته اشاره کرد این کمپانی هنوز بهصورت خصوصی اداره میشود و وارد تالار بورس نشده است.
داستانسرایی به شیوه فروش انرژی
شماری از تحلیلگران، ردبول را یک موسسه سرگرمی و تولید محتوا میدانند که در کنار این کارها، نوشابه انرژیزا نیز تولید میکند.
مدرنیته تأثیر شگرفی در زندگی بشر دارد، بهطوریکه انسان مدرن خود را در برابر هجمه اطلاعات مصون میپندارد و تصمیم در مورد رد یا قبول یک مفهوم جدید را وابسته به منیت خود میداند، اما ظهور برندهایی چون ردبول این موضوع را به اثبات رسانده است که راوی بهترین داستان، میتواند همچون همیشه توجه جوامع بشری و کاربران را به خود جلب کند.
نگاهی به تاریخ بشر گویای این واقعیت است که داستان از ابتدای تاریخ در تاروپود فرهنگ بشری تنیده شده است و با وجود تغییر و تحولاتی که انسان در طول تاریخ شاهد آن بوده، همواره جذابیت خود را برای بشر حفظ کرده است.
نقش و نگارهای بهجامانده روی دیوار غارها، انتقال سینه به سینه داستانهای اساطیری تا مکتوب شدن افسانهها و رسیدن به صنعت چاپ و تولد سینما، همگی در پی رفع عطش بشر برای شنیدن، دیدن و خواندن داستان است.
با گذشت زمان بستر انتقال محتوا شکل دیگری به خود گرفته، اما مفهوم محتوا تفاوت چندانی نکرده است، هرچند کیفیت انتقال آن دستخوش تغییرات گستردهای شده است؛ بهطوریکه گاه مخاطبان خود نیز متوجه این موضوع نیستند که مخاطب یک داستان جذاب شدهاند.
ظهور فناوریهای نوین انتقال محتوا، انسان را در برابر حجم گستردهای از اطلاعات قرار داده است، بهطوریکه بشر امروز بهواسطه دانش کسبشده از این بمباران اطلاعاتی، جایگاه خود را در بالای هرم تصمیمگیری میپندارد و برای اثبات نظر خود به محتوایی تکیه میکند که از منابع مختلف دریافت کرده است، از اینرو است که باز هم راوی بهترین داستان، برنده بازی است.
در قرن بیست و یکم، محتوا بهاندازهای مهم است که اپراتورهایی نظیر AT&T یا Verizon حاضرند برای در اختیار داشتن منابع تولید محتوا، چند میلیارد دلار هزینه کنند. چندی پیش اپراتور مخابراتی AT&T با در اختیار داشتن کانالهای مختلف برای انتقال محتوا، با پرداخت بیشاز ۸۴ میلیارد دلار، کمپانی تایم وارنر را مال خود کرد.
تبلیغات برای فروش بیشتر قوطیهای یکدلاری
با توجه به تغییر شرایط در سالهای اخیر، تبلیغات سنتی از قبیل بیلبوردهای تبلیغاتی یا آگهیهای ویدیویی کانالهای تلویزیونی دیگر نفوذ گذشته را ندارند و از اینرو روشهای جدیدتری برای جذب کاربران ایجاد شده است.
این روزها کمپانیها برای درگیر کردن هرچه بیشتر کاربران، سراغ تولید محتوا رفتهاند؛ بهطوریکه ایده برند بهعنوان ناشر به یکی از ترفندهای بازاریابی تبدیل شده است. کمپانی ردبول را باید بهعنوان یکی از بهترین مثالهای فعالیت یک برند بهعنوان ناشر خواند.
نام ردبول با نوشابههای انرژیزا گره خورده است، اما در صورتی که سری به وبسایت این کمپانی بزنید، برخلاف انتظار خبری از قوطی فلزی ردبول نیست و با حجم گستردهای از اخبار و اطلاعات در رابطه با فعالیتهای ورزشی و هیجانانگیز ردبول مشاهده میکنید.
ردبول را باید برندی خواند که در کنار تولید محتوا درصدد اشاعه یک سبک زندگی منحصربهفرد برای مخاطبان خاص است که برای همزادپنداری با ستارگان ردبول، سراغ خرید نوشابه انرژیزای این کمپانی خواهند رفت.
شاید از خود بپرسید تمام مواردی که در سطرهای بالا به آن پرداختیم، چه ارتباطی با یک نوشابه انرژیزا بهنام ردبول دارد؟ بهجرأت میتوان گفت ریشه اصلی موفقیت ردبول، در سیاست رسانهای این کمپانی نهفته است.
در صورتی که به وبسایت ردبول سری بزنید؛ کوچکترین اثری قوطی فلزی نوشابه انرژیزای ردبول نخواهید یافت، بلکه گویی به یک وبسایت خبری یا به بیان بهتر پایگاه اینترنتی یک رسانه سرزدهاید؛ رمز موفقیت ردبول، در ایفای نقش برند بهعنوان یک رسانه نهفته است.
ایده تایلندی اتریشیها
در ابتدا برای آشنایی با برند ردبول، بهتر است نگاهی گذرا به نحوه ایجاد برند ردبول داشته باشیم. دیتر ماتسیش اتریشی ایده تولید نوشابه انرژیزای ردبول را از یک نوشیدنی با نام Krating Daeng که در تایلند تولید میشد، گرفت.
وی بهعنوان مدیر بازاریابی بینالمللی Blendax راهی تایلند شده بود تا یک سفر کاری دیگر را تجربه کند، اما آشنایی وی با کراتینگ دائنگ سرنوشت دیگری برای وی رقم زد. این نوشیدنی ابتدا در تایلند توسط چالئو یوودیهیا تولید و راهی بازار شد.
ماتسیش در سفری که به تایلند داشت، با این نوشیدنی آشنا شد و فهمید نوشیدن کراتینگ دائنگ باعث شده است تا پرواززدگی وی حل شود.
ماتسیش با تغییر فرمول ساخت این نوشیدنی برای جلب رضایت ذائقه غربی، نوشابه خود را با شراکت چالئو تولید کرد، بهطوریکه این دو، کمپانی Red Bull GmbH را در سال ۱۹۸۷ در اتریش تاسیس کردند.
با وجود اینکه کراتینگ دائنگ و ردبول ماهیتی مشابه داشتند، اما کمپانی اتریشی ترجیح داد برای اولینبار ردبول را در پیستهای اسکی اتریش بهعنوان یک نوشیدنی ردهبالا معرفی کند؛ به همین دلیل قیمت آن از برادر تایلندی خود بالاتر تعیین شد.
طی سالهای آینده ردبول وارد بازارهای جهانی و پس از مجارستان و اسلوونی، این نوشیدنی در آمریکا راهی بازار شد و در سال ۲۰۰۰ در قفسه فروشگاههای خاورمیانه جا گرفت.
در سال ۲۰۰۸، مجله فوربز، چالئو و ماتسیش را در رده ۲۵۰ لیست ثروتمندان قرار داد؛ طبق برآوردها، ثروت تقریبی این دو بیشاز ۴ میلیارد دلار تخمین زده میشد.
ردبول برای معرفی برند و نوشیدنی خود، روش متفاوتی نسبتبه سایر کمپانیهای فعال در حوزه مواد غذایی در پیش گرفته است.