آفتاب‌‌نیوز :

تغییرات اقتصادی دهه ۹۰ نشان می‌دهد ماهیت طبقات اجتماعی دستخوش تغییر شده است و طبقه متوسط که طبقه‌ای پویا و جریان‌ساز بوده، ریزش عمیقی پیدا کرده و روز به روز در حال کوچک‌تر شدن است. بر اساس داده‌های پایگاه اطلاعات رفاهی ایرانیان در فروردین ماه سال گذشته، ۹۳ درصد خانوار‌های ایرانی، یارانه‌بگیر بودند که از این میزان، ۳۵ درصد فقیر، ۵۷ درصد جزو طبقه متوسط و ۸ درصد از طبقه برخوردار و ثروتمند محسوب می‌شدند. اگرچه درصد اعداد فقیر در قیاس با طبقه متوسط و برخوردار عددی قابل مکث است و از شکاف طبقاتی در کشور حکایت می‌کند که نیازمند پژوهش جداگانه‌ای است، اما در این مجال سخن از فروریزش طبقه متوسط است.

طبقه متوسط، یک طبقه اجتماعی است و شامل افراد بسیاری در مشاغل مختلف می‌شود که نسبت بیشتری از کل جمعیت شاغل را تشکیل می‌دهد و زندگی این طبقه بیشتر مشابه به طبقه بالاست. طبق آمار‌های یاد شده، کشور تا سال‌های اخیر از یک تعادل نسبی و نسبتا مطلوب بهره‌مند بوده است، زیرا طبقه متوسط بیشترین درصد جمعیتی را به خود اختصاص داده بود، اما در حال حاضر با فشار‌های اقتصادی و تورم ۷۰ درصدی طبقه متوسط با سرعت و شیب تندی به سمت فقیر شدن پیش می‌رود. از دست رفتن طبقه متوسط که اکثریت کشور را تشکیل می‌دهند، زنگ خطر بزرگی برای یک کشور محسوب می‌شود که متاسفانه جامعه ما با چنین معضلی مواجه شده است. طبقه متوسط در واقع توازن قدرت اقتصادی و اجتماعی در جامعه را رقم می‌زند، وقتی این طبقه از بین می‌رود، خلئی در نبود آن ایجاد می‌شود که منجر به ضربات اجتماعی و فرهنگی شده و باعث بروز مشکلات فراوانی خواهد شد. پیدایش مشاغل کاذب، کاهش سطح عمومی سلامت، کاهش انگیزه برای تحصیل، افزایش جرم و بزهکاری، کاهش اعتماد به حکومت و از دست رفتن حمایت مردم از حکومت که به عنوان بزرگ‌ترین سرمایه داخلی کشور محسوب می‌شود و از پیامد‌های زیانبار سقوط طبقه متوسط است.

علل اقتصادی کاهش طبقه متوسط

در دهه‌های اخیر شاهد کاهش و تضعیف طبقه متوسط در کشور بوده‌ایم که این روند به دلایل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مختلفی مرتبط است. یکی از مهم‌ترین عوامل تضعیف طبقه متوسط در ایران، تورم مزمن و افزایش مستمر قیمت‌هاست. این تورم قدرت خرید خانواده‌های طبقه متوسط را به شدت کاهش داده و قیمت کالا‌های اساسی و خدماتی مانند مسکن، آموزش و بهداشت را افزایش داده است. در نتیجه، بسیاری از افراد طبقه متوسط به دلیل کاهش توان مالی به طبقات پایین‌تر سقوط کرده‌اند.

افزایش نابرابری درآمدی: نابرابری در توزیع درآمد نیز یکی دیگر از دلایل اصلی کاهش طبقه متوسط است. درآمد‌های نفتی و سیاست‌های نادرست اقتصادی موجب تمرکز ثروت در دست گروه‌های کوچک شده و فرصت‌های اقتصادی برای طبقه متوسط محدود شده است. این نابرابری فرصت دستیابی به منابع و بازار‌های جدید را برای این طبقه دشوارتر کرده است.

رکود اقتصادی و بیکاری: رکود اقتصادی ناشی از تحریم‌ها، سوءمدیریت و کاهش درآمد‌های نفتی به کاهش فرصت‌های شغلی برای افراد تحصیلکرده و ماهر طبقه متوسط منجر شده است. این بیکاری و کاهش اطمینان شغلی درآمد‌های این گروه را به شدت کاهش داده و به افت سطح زندگی آن‌ها انجامیده است.

کاهش ارزش پول ملی و سیاست‌های اقتصادی ناپایدار: کاهش ارزش ریال و سیاست‌های اقتصادی ناپایدار از جمله دیگر عواملی هستند که طبقه متوسط را تحت فشار قرار داده‌اند. کاهش ارزش پول ملی قدرت خرید را کاهش داده و سیاست‌های ناکارآمد دولت در زمینه مالیات‌ها و حمایت از کسب‌وکار‌های کوچک نیز به تضعیف بیشتر این طبقه انجامیده است.

نقش طبقه متوسط در توسعه اقتصادی

هادی حق شناس، کارشناس اقتصادی، معتقد است که یکی از مهم‌ترین عوامل توسعه اقتصادی در هر جامعه‌ای، نیروی کار ماهر است که بیشتر از میان طبقه متوسط برخاسته است. او اشاره می‌کند که طبقه متوسط در ایران به دلیل دسترسی به آموزش و امکانات بیشتر، نقش اساسی در توسعه نیروی انسانی ماهر دارد. افراد این طبقه سرمایه‌گذاری زیادی در آموزش خود و فرزندانشان می‌کنند، که این امر موجب می‌شود کشور در بلندمدت به یک نیروی کار ماهر و متخصص مجهز شود. حق شناس، تأکید می‌کند که با کاهش طبقه متوسط، دسترسی به این سرمایه انسانی نیز کمتر شده و در نتیجه رشد اقتصادی کشور تحت تأثیر قرار می‌گیرد.

حق شناس بر این باور است که طبقه متوسط به دلیل داشتن درآمد‌های نسبتاً پایدار، تقاضای مستمر برای کالا‌ها و خدمات ایجاد می‌کند که این خود محرک اصلی رشد تولید داخلی و خدمات است. او می‌افزاید: این طبقه بیشترین پتانسیل برای ایجاد کسب‌وکار‌های کوچک و متوسط را دارد. طبقه متوسط به دلیل ارتباط بیشتر با فناوری‌های نوین و سرمایه‌گذاری در کارآفرینی، نقشی کلیدی در ایجاد نوآوری و رشد بخش‌های مختلف اقتصادی ایفا می‌کند. حیدری معتقد است که کاهش این طبقه به معنای کاهش ظرفیت کارآفرینی کشور و از دست رفتن فرصت‌های توسعه اقتصادی خواهد بود.

این کارشناس اقتصادی بر این باور است که طبقه متوسط نه تنها در توسعه نیروی انسانی و افزایش تقاضا، بلکه در ایجاد پایداری اجتماعی و سیاسی نیز نقش بسزایی دارد. او تأکید می‌کند که بدون وجود یک طبقه متوسط قوی، رشد اقتصادی پایدار و متوازن امکان‌پذیر نیست. در نهایت باید گفت کاهش طبقه متوسط در ایران، ناشی از عوامل متعددی مانند تورم، نابرابری درآمدی، رکود اقتصادی، کاهش ارزش پول ملی و سیاست‌های اقتصادی ناپایدار است. این کاهش نه تنها به تضعیف اقتصاد ملی و کاهش فرصت‌های اقتصادی منجر شده، بلکه پتانسیل‌های توسعه اقتصادی کشور را نیز تحت تأثیر قرار داده است. طبقه متوسط با نقشی کلیدی در توسعه نیروی کار ماهر، ایجاد تقاضا برای کالا‌ها و خدمات، نوآوری و تقویت سرمایه اجتماعی، یکی از پایه‌های اصلی توسعه پایدار اقتصادی است. برای بازسازی و تقویت این طبقه، اتخاذ سیاست‌های اقتصادی پایدار، مهار تورم و کاهش نابرابری‌ها ضروری است.

source

توسط autokhabari.ir