آفتاب‌‌نیوز :

هر دو کشور ایران و قطر دارای منابع غنی از نفت و گاز طبیعی هستند و تفاوت‌های آب‌و‌هوایی و جمعیتی (قطر ۲.۷ میلیون نفر جمعیت دارد و ایران بیش از ۸۵ میلیون نفر) فرصت‌های ارزنده‌ای برای ما به ارمغان می‌آورد.

در بحث جمعیتی کافی است به این نکته توجه شود که سهم هر شهروند ایرانی از نفت و میعانات ۳۵ بشکه است و هر شهروند قطری ۵۹۱ بشکه و این می‌تواند مبنای مهمی برای طراحی دیپلماسی باشد.

‌قطر بزرگ‌ترین میدان گازی جهان یعنی میدان شمالی را دارد و همچنین ایران با داشتن منابع گسترده نفت و گاز، می‌تواند از این منابع برای تقویت دیپلماسی انرژی خود استفاده کند.

البته با وجود ظرفیت‌های بالای فسیلی، چالش‌های سیاسی و اقتصادی همچنان مانع از توسعه کامل همکاری‌های انرژی بین دو کشور شده است. تحریم‌های اقتصادی، اختلافات سیاسی و مسائل منطقه‌ای از جمله موانع مهمی هستند که باید برای توسعه همکاری‌ها مورد توجه قرار گیرند.

مثلا توتال فرانسه، پروژه فشارافزایی میدان گازی پارس جنوبی را که قرارداد انجام آن را با ایران منعقد کرده بود، به بهانه تحریم‌ها به رقیب ما در این میدان یعنی قطر برد؛ در‌صورتی‌که در اوج نیاز به فشار‌افزایی در این میدان هستیم و ادامه روند فعلی، برداشت گاز ما را تا هفت سال آینده به یک‌سوم میزان فعلی تقلیل می‌دهد. امروز برداشت ما از این میدان روزانه حدود ۷۰۰ میلیون مترمکعب است و کشور قطر حدود ۶۵۰ میلیون مترمکعب (سهم قطر در این میدان ۱.۸ برابر کشور ما‌ست). یکی از زمینه‌های مهم همکاری بین ایران و قطر، صادرات و واردات گاز است. توافقات مشترک می‌تواند به کاهش ناترازی در تأمین گاز در کشور ما و به‌ویژه در زمستان کمک کند و به هر دو کشور اجازه دهد تا از منابع خود به‌طور بهینه و زمان‌مند استفاده کنند.

در شرایطی که پس از جنگ اوکراین، صادرات گاز روسیه به اتحادیه اروپا حدود ۱۱۰ میلیارد مترمکعب کاهش پیدا کرده، اروپایی‌ها این کاهش را با LNG از قطر و آمریکا جبران کردند که کشور در دولت رئیسی تا حدود زیادی از این فرصت بی‌بهره بود.

چالش مهم کشور، جنگ کریدورهاست و کریدور ۱۷ میلیارد دلاری چهارجانبه «جاده توسعه» بین عراق، ترکیه، امارات و قطر، شریان انرژی ما را از یک سو با قطر و از سوی دیگر با اروپا کم‌رنگ می‌کند.

درحال‌حاضر شرکت قطر انرژی دو قرارداد مهم ۲۷‌ساله با شرکت شل و توتال برای صادرات گاز طبیعی مایع (LNG) هر سال به میزان ۳.۵ تن دارد که یک چالش مهم برای کشور ما نیز محسوب می‌شود. از سوی دیگر، با چین هم قراردادی منعقد کرده که از سال ۲۰۲۶ و به مدت ۲۷ سال، سالانه چهار میلیون تن LNG و معادل ۵.۶ میلیارد مترمکعب به چین می‌دهد و ارزش این قرارداد بیش از ۶۰ میلیارد دلار است. چین در دنیای رقابت تجاری با اروپایی‌ها، سراغ قرارداد بلندمدت گازی با قطر رفته است تا امنیت انرژی خود را نبازد. اما جایگاه ایران که همسایه قطر است کجاست؟

‌در شرایطی که شرکت سینوپک چین توافق پنج‌درصدی سهم در واحدی با ظرفیت فراوری هشت میلیون تن در سال در پروژه گاز طبیعی مایع میدان شمالی شرق (NFE) قطر است، شرکت دولتی سینوپک چین، یک قرارداد ۶۰ میلیارد دلاری برای خرید چهارمیلیون تن LNG در سال و شرکت‌های کونوکو فیلیپس، توتال انرژی، اکسون موبیل و اِنی هم سرمایه‌گذار پروژه «نورت فیلد ایست» که ظرفیت صادرات LNG قطر را از ۷۷ میلیون تن به ۱۱۰ میلیون تن در سال افزایش می‌دهد. این قرارداد‌های عظیم در حوزه گازی نشانه‌ای است روشن که باید پارادایم فروش نفت را به گاز تغییر دهیم.

دنیای دیپلماسی انرژی یعنی اینکه جنگ اوکراین سود شرکت قطر انرژی را از ۲۷ میلیارد دلار به ۴۳ میلیارد دلار می‌رساند. همچنین توسعه همکاری‌ها در زمینه صادرات و واردات برق نیز می‌تواند به رفع ناترازی‌های انرژی در کشورمان در شرایطی که در فصل سرما روزانه ۳۰۰ میلیون مترمکعب کسری گاز و تلفات ۱۷ درصد شبکه گاز داریم و در فصل گرما ۲۱ هزار مگاوات کسری برق داریم، کمک کند. اتصال شبکه‌های برق ایران و قطر از طریق کریدور ۷۶۵ کیلوولت می‌تواند به عنوان یک راهکار مؤثر برای تبادل انرژی در مواقع نیاز عمل کند. تدوین چارچوب‌های قانونی و قراردادی مناسب می‌تواند به تسهیل همکاری‌های دوجانبه در زمینه انرژی کمک کند. ایجاد توافق‌نامه‌های بلندمدت و پایدار می‌تواند از نوسانات قیمت و تأثیرات سیاسی جلوگیری کند. سرمایه‌گذاری در بهبود زیرساخت‌های انرژی، از جمله شبکه‌های انتقال و توزیع گاز و برق، می‌تواند به افزایش قابلیت همکاری و بهره‌وری انرژی کمک کند. این اقدامات می‌تواند به کاهش هزینه‌های انتقال و افزایش امنیت تأمین انرژی منجر شود. استفاده از فناوری‌های نوین در زمینه تولید و مصرف انرژی می‌تواند به بهبود کارایی و کاهش هدررفت‌ها کمک کند. همکاری در زمینه تحقیق و توسعه تکنولوژی‌های جدید می‌تواند به تقویت دیپلماسی انرژی بین دو کشور منجر شود.

توسعه همکاری‌های انرژی می‌تواند به افزایش درآمد‌های صادراتی هر دو کشور منجر شود. با افزایش صادرات گاز و برق، ایران و قطر می‌توانند از مزایای اقتصادی بیشتری بهره‌مند شوند.

همکاری در زمینه تولید و توزیع انرژی می‌تواند به کاهش وابستگی به واردات انرژی کمک کند. این امر می‌تواند به تقویت امنیت انرژی و کاهش ناترازی‌ها در تأمین انرژی منجر شود.

واضح است که توسعه زیرساخت‌های انرژی و افزایش ظرفیت تولید می‌تواند به ایجاد فرصت‌های شغلی جدید در هر دو کشور منجر شود. این امر می‌تواند به بهبود وضعیت اقتصادی و کاهش نرخ بی‌کاری در کشور کمک کند.

از جمله چالش‌های پیش‌رو در توسعه دیپلماسی انرژی، اختلافات سیاسی و منطقه‌ای است که همچنان به عنوان یکی از چالش‌های اصلی در توسعه دیپلماسی انرژی بین ایران و قطر مطرح هستند. حل این اختلافات نیازمند تعاملات دیپلماتیک و مذاکرات سازنده است. همچنین تفاوت‌های قانونی و حقوقی می‌تواند به عنوان مانعی در راه توسعه همکاری‌های انرژی عمل کند. تدوین قوانین مشترک و ایجاد چارچوب‌های حقوقی مناسب می‌تواند به رفع این چالش‌ها کمک کند. در‌نهایت دیپلماسی انرژی بین ایران و قطر می‌تواند به عنوان یک راهکار مؤثر برای رفع ناترازی‌های انرژی و افزایش همکاری‌های اقتصادی بین دو کشور عمل کند. با توجه به منابع غنی انرژی و ظرفیت‌های بالقوه، توسعه همکاری‌ها در زمینه صادرات و واردات برق و گاز می‌تواند به بهبود وضعیت اقتصادی و انرژی هر دو کشور کمک کند؛ با‌این‌حال، چالش‌های سیاسی و اقتصادی همچنان نیازمند توجه و حل‌وفصل هستند.

توصیه مهم به دولت دکتر پزشکیان این است که گاز مازاد در منطقه، از کشور‌های روسیه، ترکمنستان، قطر و حتی آذربایجان را به عنوان هاب انرژی به کریدور‌های کشور وارد کنیم و به کشور‌های متقاضی گاز مثل عراق، ترکیه، سوریه، لبنان، عمان، پاکستان، افغانستان، گرجستان، ارمنستان و چین صادر کنیم و در برنامه هفتم به صادرات حداقل ۱۲۰ میلیارد مترمکعب و واردات حداقل ۸۰ میلیارد مترمکعب دست یابیم. ایران می‌تواند از طریق احداث خط لوله جدید به عراق و سوریه، بیش از ۶۰ میلیارد مترمکعب صادرات گاز داشته باشد. البته احداث خط لوله دوم صادراتی به ترکیه و احداث خط لوله برای صادرات گاز به پاکستان و عمان به کمک روس‌ها نیز از دیگر ظرفیت‌های صادرات گاز ایران است.

source

توسط autokhabari.ir