در این مقاله خواندنی به ۵ تفاوت مهم بین فرهنگ خودرویی کشور چین با کشورهای غربی اشاره می‌کنیم.


برخی افراد روند فعلی برندهای چینی را موج دوم هجوم آن‌ها به بازارهای غربی می‌دانند. برندهای جدید چینی که احتمالاً نام بسیاری از آن‌ها هرگز در خارج از این کشور به گوش نخورده به دنبال نفوذ در کشورهای غربی هستند و می‌خواهند این کار را با طراحی آیرودینامیک و مدرن، کابین شیک و جذاب و لیست تجهیزاتی انجام دهند که برندهای لوکس فقط می‌توانند در رویاهای خود به آن‌ها فکر کنند؛ و نکته مهم این است که تمامی ویژگی‌های یاد شده فقط با دوم سوم قیمت رقبای اروپایی، آمریکایی و ژاپنی عرضه می‌شوند؛ مثلاً خودروی عجیب اسکای ورث اسکای هوم ۶۱۷ اسب بخار قدرت دارد اما قیمتش مشابه نسخه پایه از تویوتا کمری است. آیا غربی‌ها باید نگران باشند؟ چینی‌ها از چندی پیش وارد بازارهای غربی سنتی همچون بریتانیا شده‌اند و کشورهای غربی تلاش می‌کنند با وضع تعرفه‌های جدید جلوی نفوذ چینی‌ها را بگیرند. البته باید دانست تفاوت‌های مهمی بین فرهنگ خودرویی چین و کشورهای غربی وجود دارد و این موضوع فعلاً می‌تواند به نفع غربی‌ها باشد. در ادامه می‌خواهیم این تفاوت‌ها را بیان کنیم.

اکستریم VX اکستریم VX

کپی کاری عالی

یکی از اولین چیزهایی که مردم با فکر کردن درباره خودروهای چینی بازگو می‌کنند شباهت محصولات آن‌ها به خودروهای فعلی خودروسازان غربی است. در سال‌های قبل برندهایی همچون جگوار چندین بار از طریق قانونی علیه شرکت‌های چینی شکایت کردند تا کپی کاری آن‌ها را محکوم نمایند؛ اما این پرونده‌های قضایی چینی‌ها را از کپی کاری منصرف نکرد و امروز نیز می‌توانیم پورشه پانامراها و تسلاهایی را با برندهای چینی روی دماغه خود ببینیم. برخی افراد می‌گویند این کار بیشتر به فرهنگ چینی‌ها مربوط می‌شود تا کپی کاری مو به مو از خودروهای غربی. یک نظریه بیان می‌دارد چینی‌ها تمرکز زیادی روی کودکان خود دارند تا از الفبای پیچیده آن‌ها به روشی دقیق کپی کنند. هرچقدر این کپی بهتر باشد محصول نهایی نیز بهتر است.

این امر به کپی کاری در طرح‌های مختلف انجامیده است. اگر محصول خوبی در بازار وجود داشته باشد پس چرا محصول متفاوتی را باید تولید کرد؟ کافی است از محصول موجود کپی کرده و آن را بیشتر تولید کرد. به همین خاطر است که چینی‌ها تلاش نمی‌کنند محصولی بهتر از تسلا یا پانامرا بسازند بلکه به سادگی آن‌ها را کپی می‌کنند. خودروسازان غربی به خاطر نوآوری‌های خود شناخته شده‌اند و تکنولوژی‌های جدید همچنان بهینه شده و با طرح‌های متفاوت همراه می‌شوند. این امر همیشه یک مزیت محسوب می‌شود مخصوصاً که در صنعتی رقابتی حاضر هستیم و هر برند سطح بالا باید محصولی جدید و منحصربه‌فرد ارائه کند تا از رقبا متمایز شود.

فرهنگ امروزی

باید دانست چین کشور جوانی است و اگرچه فرهنگ آن به قرن‌ها پیش بازمی‌گردد اما به عنوان کشوری صنعتی، تحول واقعی چین از اواخر دهه ۷۰ میلادی آغاز شده است. رشد انفجاری اقتصاد این کشور باعث شده ثروتمندان زیادی وارد عرصه شوند. همه این افراد خواهان حمل‌ونقل و درعین‌حال جدیدترین ابزارها و گجت ها در خودروهای خود هستند. چنین چیزی موج جدیدی از خودروهای چینی را به راه انداخته است، خودروهایی که وارد فرهنگ فعلی شده‌اند، یعنی مردم جوانی که می‌خواهند به جدیدترین سیستم‌های ارتباطی در خودروهای خود دستیابی داشته باشند. این خریداران خواهان خودروهایی با جدیدترین مدهای طراحی هستند و همان‌طور که می‌بینیم خودروهای چینی زیادی از زبان طراحی آیرودینامیک و تیز برای جلب نظر جوانان استفاده می‌کنند. چینی‌ها می‌خواهند از خودروهای خود همانند آیفون‌ها استفاده کنند و به کرات خودروها را به‌روز نمایند.

در کشورهای غربی تعامل ریلکس تری بین انسان و ماشین وجود دارد. طرح‌ها کلاسیک‌تر و ساده‌تر هستند و در هر نسل از خودرو بیشتر شاهد طراحی تکاملی هستیم تا انقلابی. تکنولوژی‌های جدید نیز مختص مدل‌های فول یا گران‌قیمت بوده و حتی همه آن‌ها نیز در دسترس قرار ندارند.

فردگرایی

پورشه چه تعداد خودرو در سبد محصولاتش دارد؟ پنج؟ با وجود سبد محصولات محدود، پورشه فروش بالایی نسبت به جایگاه خود در بازار دارد. این امر چگونه میسر شده است؟ به خاطر فردگرایی؛ مثلاً پورشه ۹۱۱ را در نظر بگیرید که در نسخه‌های گوناگون از کررا کابریوله گرفته تا GT3 RS پیست محور تولید می‌شود؛ اما یک خودروی چینی به‌طور متوسط در ۳ تیپ تولید می‌شود. در خودروهای چینی خبری از پیشرانه‌ها و گیربکس‌های متنوع نیست و برندهای چینی تصمیم می‌گیرند که خریداران چه نوع خودرویی نیاز دارند؛ بنابراین خریداران مجبور هستند رنگ بدنه را انتخاب کنند.

اینجا می‌توان تفاوت واضحی را بین بازار خودروی چین و کشورهای غربی مشاهده کرد. در غرب، خریداران آزادی عمل بسیار زیادی در انتخاب آپشن ها، پیشرانه، گیربکس و… دارند اما در محیط کمونیستی (بنا به ادعای نویسنده مقاله اصلی) فردگرایی وجود ندارد. دولت یا خودروساز تصمیمات را می‌گیرد و شما پیشنهاد‌های موجود را قبول می‌کنید؛ اما در کشورهای غربی، بسیاری از خریداران می‌توانند خودروی باب میل خود را به کمپانی سفارش دهند. در سطح مهندسی و لجستیکی شاید غلبه بر این موارد دشوار نباشد اما از نظر فرهنگی شاید فردگرایی برای برندهای چینی چیزی بسیار غریب باشد. (توضیح: همان‌طور که مشخص است نویسنده در این بخش با غرض‌ورزی درباره طرز فروش خودروهای چینی سخن گفته است. با بررسی فعالیت برندهای چینی در چند سال اخیر می‌توان مشاهده کرد که آن‌ها نیز طیف وسیعی از آپشن ها را در اختیار خریداران قرار می‌دهند و با فراگیر شدن خودروهای برقی نیز چندین نوع باتری، موتور برقی و… در دسترس خریداران قرار دارد.)

سابقه و میراث

تمامی خودروسازان مطرح غربی دارای تاریخچه‌ای غنی از محصولات جذاب و موفق هستند و همچنین در مسابقات خودرویی نیز قهرمانی‌های زیادی را به دست آورده‌اند. شما نمی‌توانید میراث و تاریخچه را بخرید بلکه باید آن را بسازید و زمانی که برهه‌ای از زمان گذشت دیگر نمی‌توان آن را بازگرداند. مرسدس بنز خودرو را اختراع کرد و هیچ شرکت دیگری نمی‌تواند این کار را مجدداً انجام دهد. فورد ا فراری در لمان مبارزه کرد و به پیروزی رسید و تاریخ‌ساز شد.

زمانی که غول خودروسازی چین یعنی سایک موتور شرکت‌های ام جی، روور و ساب را در دو دهه قبل خریداری کرد برندهایی با تاریخچه غنی را به دست آورد اما نتیجه چه بود؟ روور سریعاً به رووی تغییر برند داده شد و ساب نیز تقریباً وجود ندارد. ام جی کلکسیونی از شاسی‌بلندها و هاچبک ها را تولید می‌کند. در عصر جدید صنعت چین، میراث خودرویی در رده دوم قرار دارد و شاید بازار جوان امروز دانش واقعی درباره تاریخ خودرو ندارد. شاید هم چینی‌ها فکر می‌کنند آینده مهم‌تر است و نباید خیلی به عقب نگاه کرد. به هر صورت برندهای غربی همیشه به نوعی به میراث خود اشاره کرده‌اند و فرقی نمی‌کند که فورد جی تی باشد یا جدیدترین نسخه موستانگ چراکه این خودروها همیشه متمایز و قابل‌تشخیص بوده‌اند. سابقه و میراث در غرب مهم است.

اوقات فراغت

شاید مهم‌ترین تفاوت بین فرهنگ خودرویی چین و کشورهای غربی در چیزی باشد که ما می‌توانیم آن را رابطه بین مالک و خودرو بدانیم. اگر به شهرهای بزرگ چین سفر کردید نگاهی دقیق‌تر به آسمان‌خراش‌های بزرگ این کشور بیندازید. هیچ‌کدام از آن‌ها بالکن ندارند. با رانندگی در خیابان‌ها شاهد فعالیت زیادی خواهید بود که همگی هم هدفمند هستند. مردم راهی اداره شده و یا به خانه بازمی‌گردند. اوقات فراغت و سپری کردن روزهای تعطیل با خودرو در شرق خیلی رایج نیست؛ اما در کشورهای غربی و به ویژه آمریکا شاهد رابطه عمیق مالکان با خودروها هستیم. آن‌ها از خودروهای خود لذت می‌برند و یا اینکه با خودرو به جایی هیجان‌انگیز می‌روند. به تلاش‌های جیپ برای لذت‌بخش کردن رانگلر نگاه کنید. این برند درها و سقفی را ارائه کرده که می‌توان آن‌ها را جدا کرد و از تابستان لذت برد. خودروهای غربی برای لذت بردن و تجربه هیجان تولید می‌شوند.

گشت‌وگذار در خارج از شهر شاید در آمریکا بسیار پرطرفدار نباشد اما فورد اورست در بازارهای جهانی به عنوان آفرودری خشن عرضه می‌شود. زمانی که از یک مدیر چینی درباره عدم تولید نسخه شاسی‌بلند و آفرود از وانت پیکاپ آن‌ها پرسیده شد او گفت چرا باید فردی بخواهد با یک شاسی‌بلند تولید شده بر پایه وانت پیکاپ راهی خارج از شهر شود؟ اوقات فراغت چیزی است که در بازار خودروی چین به ندرت وجود دارد.

نتیجه‌گیری

بازار خودروی چین در یک دهه گذشته رشدی استثنایی داشته است. محصولات این کشور از نظر کیفیت ساخت و تجهیزات نیز پیشرفت کرده‌اند و اما طیف مدل‌های تولیدی و زبان طراحی آن‌ها هنوز به تنوع بازار کشورهای غربی نرسیده است. البته این به معنی عدم رسیدن چینی‌ها به آن نقطه نیست اما ابتدا باید فرهنگ خودرویی چین تغییر یابد، امری که در عمل شاید دشوار باشد.

میانگین امتیازات ۵ از ۵

از مجموع ۱۹ رای

source

توسط autokhabari.ir