سال نو برای همه ملت‌ها دارای ارزش و جایگاه مهمی است. ایرانی‌ها سال خود را به نوروز و اولین روز فروردین نو می‌کنند و در آن آداب و رسوم خاصی را به جا می‌آورند.

برآیند همه آداب و رسوم نوروز بذل محبت و احسان است. نوروز روز پوشیدن لباس‌های نو است، همزمان با طبیعت که دامن گل گلی بر تن می‌کند، کودکان و نوجوانان و پدرها و مادرها هم رخت کهنه از تن بر می‌کنند و هم آهنگ با بهار طبیعت رنگ و بویی نو به خود می‌گیرند.

نوروز برای ما ایرانی‌ها روز نشستن بر سفره‌های رنگین است. همیشه در کنار هفت سین، هفت قلم میوه و آجیل و شیرینی کام اهل خانه و میهمانان را شیرین کرده است.

نوروز اوج میهمانی رفتن و میهمانی دادن و عید دیدنی‌هاست اما افسوس که روزهای منتهی به نوروز دیگر آن زیبایی‌های پیشین را ندارد. اصلاً کسی انتظار نوروز را نمی‌کشد. بچه‌های نسل‌های زد، آلفا و بتا تصوری از حس‌های نوستالژیک نوروز ندارند. تنها دلیلشان برای انتظار سال نو استفاده از تعطیلات این ایام است. اگر نتوانیم هزینه‌های این جشن را تأمین کنیم و برای فرزندان‌مان از نوروز خاطره سازی کنیم، در دهه‌های آینده باید نوروز را هم در کتاب‌های تاریخ بایگانی کنیم.

مثل بسیاری از آداب و رسومی که در اعیاد رعایت می‌شد و امروز دیگر خبری از آن‌ها نیست.

همانطور که در سطور بالا اشاره کردیم یکی از بازارهایی که در ایام نوروز جزو بازارهای پر مشتری است، بازار البسه و پوشاک است. بسیاری از ما هر چه قدر هم که اهل قناعت باشیم در هر صورت به سالی یک دست لباس نیاز داریم. اما امان از قیمت‌ها در بازار پوشاک!

پایین‌ترین قیمت برای یک شلوار پارچه‌ای در بازار بندرعباس ۷۵۰ هزار تومان است. البته این جنس شلوارها الیافشان کاملاً یکدست نیست و از نخ‌های مصنوعی و پلاستیکی نیز در آن‌ها استفاده شده است که با توجه به آب و هوای بعد از عید استان هرمزگان به هیچ عنوان توصیه‌ای نسبت به آن وجود ندارد. اما وقتی چاره نباشد مردم مجبورند از همین شلوارهای سمباده مانند نیز استفاده کنند.

در بقیه لباس‌های مردانه و زنانه نیز تقریباً چنین معادله‌ای حاکم است. لباس‌های بچه‌گانه هم عموماً از ۳۰۰ هزار تومان شروع می‌شوند.

یکی از خیاط‌های شمالی گفت: ما هر دست شلوار را بدون احتساب پارچه ۷۵۰ هزار تومان می‌دوزیم که با احتساب قیمت پارچه قاعدتاً قیمت یک شلوار به بالای یک میلیون تومان خواهد رسید. از این رو مردم هیچ رغبتی برای سفارش کار به خیاطی‌ها ندارند.

یک فروشنده لباس نیز گفت: مردم هر سال نسبت به سال‌های قبل در خرید کردن ضعیف‌تر می‌شوند. روزانه نفرات زیادی به مغازه مراجعه می‌کنند اما مراجعه‌ای که منجر به خرید شود بسیار نادر و اندک است.

وی افزود: ما کاملاً متوجه هستیم که بهانه‌هایی که مردم برای نخریدن می‌آورند مانند اینکه از طرح خوشمان نیامد یا رنگ مورد علاقه ما نبود یا اینکه الان می‌رویم و بر می‌گردیم برای این است که ناتوانی در خرید خود را پنهان کنند. اگر نتوانیم هزینه‌های این جشن را تأمین کنیم و برای فرزندان‌مان از نوروز خاطره سازی کنیم در دهه‌های آینده باید نوروز را هم در کتاب‌های تاریخ بایگانی کنیم.

یکی از بازارهایی که در ایام نوروز جزو بازارهای پر مشتری است بازار البسه و پوشاک است. بسیاری از ما هر چه قدر هم که اهل قناعت باشیم در هر صورت به سالی یک دست لباس نیاز داریم. اما امان از قیمت‌ها در بازار پوشاک!

پرتقال درجه یک شمال تا همین یک ماه پیش در بندرعباس کیلویی ۲۵ هزار تومان بود و پرتقال محلی نیز تقریباً در همین حدود معامله می‌شد.

در शहर بندرعباس گوشت منجمد برزیلی با قیمت هر کیلو ۳۸۵ هزار تومان توزیع می‌شود و در نمایشگاه بهاره شاهد توزیع گوشت گرم توزیع بازار با قیمت هر کیلو ۴۸۰ هزار تومان بودیم.

گوشت و میوه و برنج و آجیل… این년도 مردم با چه ناخوشایندهایی مواجه خواهند شد. احتمالاً امسال میوه هم مانند شیرینی و آجیل تبدیل به یک عضو نمادین در سفره‌های عید خواهد شد و نه میهمان جرأت خواهد کرد از آن بخورد و نه صاحب‌خانه!

گران شدن ارزاق عمومی به خصوص برنج در استان هرمزگان در حال گسترش است. بسیاری از مردم هرمزگان قوت غالب شأن برنج پاکستانی است و باید بدانند که با گرانی برنج و عدم دسترسی به آن، این ارزاق عمومی خود را نیز از دست می‌دهند.

امسال برای توزیع ارزاق عمومی در چهار نقطه از شهر بندرعباس نمایشگاه بهاره برپا شد اما برنج پاکستانی تنظیم بازار فقط در نمایشگاه دائمی که در غرب بندرعباس قرار دارد توزیع شد. به نظر می‌رسد قرار گرفتن این رویه‌ها در یک منطقه خاص مشکل تردد و تاگردانی در بین مردم را نیز افزایش داده است.

بخشنامه‌ای به قیمت‌های روی گیشه با عنوان “مانده” سه کار صادر کرده است. این سه کار اطمینان از فروش، از بین بردن نوشته‌های مانده روی گیشه‌ها و عدم برگشت دوباره از نمایشگاه‌ها است.

سه روز آخر ماه عسل، سفره‌ها خاکی است. تعداد سفره‌های خاکی بیش از هر دفعه دیگر بالا است. حتى در معدود مغازه‌هایی که هنوز جای خالیش برنگشته است، بهانه‌ای برای یا ایراد کردن نیست.

توسط autokhabari.ir