حجم تجارت خارجی غیرنفتی ایران در سال جاری به بیش از 130 میلیارد دلار رسیده است. از این میزان، بیش از 72 میلیارد دلار مربوط به واردات کالا به کشور است و در نتیجه، تراز تجاری ایران با کسری بیش از 14 میلیارد دلار، یک بار دیگر به زیان صادرات سنگینی کرده است.
در این میان، بررسی وضعیت مبادلات رسمی بین ایران و ایالات متحده در سال گذشته نشان میدهد که حجم اندک و نامتوازن تجارت بین دو کشور است. براساس آمار گمرک، ارزش صادرات کالاهای ایرانی به آمریکا تنها 226 هزار و 169 دلار بوده است که رقمی ناچیز حتی در مقیاس صادرات خُرد محسوب میشود.
کالاهای صادر شده به آمریکا شامل لوازم آشپزخانه، کتاب و نشریات، کفپوش، اشیای تزئینی، لوستر، بیسکویت، لوازم جشن و شعبدهبازی، خرما، کشمش، زرشک، زردآلو و آلو خشک، سوهان، رب گوجهفرنگی، زعفران، ادویه و آبمرکبات بوده است. این کالاها عمدتاً از طریق گمرکات مشهد، شیراز، تبریز، منطقه ویژه اقتصادی کاوه و فرودگاه امام خمینی به آمریکا ارسال شدهاند.
نکته قابل توجه این است که ارزش صادرات ایران به آمریکا نسبت به سال قبل از آن 32 درصد کاهش داشته است. در سال گذشته، صادرات به آمریکا بیش از 330 هزار دلار بود، اما در سال جاری این رقم بیش از 104 هزار دلار کاهش یافته است.
در مقابل، حجم واردات ایران از آمریکا بهمراتب قابلتوجهتر بوده است. طبق دادههای رسمی گمرک جمهوری اسلامی ایران، در سال گذشته بیش از 101 میلیون و 457 هزار دلار کالا و محصول آمریکایی وارد کشور شده است که تقریباً 450 برابر بیش از میزان صادرات به آن کشور است.
کالاهای وارداتی از آمریکا شامل مکملهای غذایی، دارو، واکسنهای پزشکی، ویتامینها و آلبومین، تجهیزات پزشکی مانند دستگاههای ونتیلاتور، اکسیژنساز، یونیت دندانپزشکی، چاقوی جراحی چشم، کیتهای آزمایشگاهی، قطعات سونوگرافی و آندوسکوپی، و محصولاتی مانند دریچه قلب مصنوعی، مفصل مصنوعی، بالابرهای پنوماتیک و انواع مواد شیمیایی خاص، و همچنین اقلام دامی و کشاورزی مانند گاو نر مولد، میگوی مولد، اسپرم گاو و جوجه یکروزه اجداد بوده است.
با این حال، ارزش واردات از آمریکا نیز نسبت به سال گذشته کاهش یافته و 22 درصد افت را تجربه کرده است. با این وجود، تراز تجاری ایران با آمریکا همچنان بهشدت منفی باقی مانده است.
در مجموع، با نگاهی به ترکیب و حجم مبادلات دو کشور، روشن است که سهم آمریکا از کل تجارت خارجی ایران بسیار ناچیز و حاشیهای است. این واقعیت بیش از آنکه نتیجه ظرفیتهای تجاری باشد، بازتابی از محدودیتهای سیاسی، تحریمها و نبود چارچوب مشخص برای توسعه روابط اقتصادی دوجانبه است. در صورت هرگونه توافق احتمالی بین تهران و واشنگتن در مذاکرات آینده، میتوان انتظار داشت که حجم مبادلات افزایش یافته و بخشی از ظرفیت مغفولمانده تجارت میان دو کشور بهتدریج فعال شود.