در دورانی که طراحی خودروها به یکنواختی گرایش پیدا کرده و شباهتهای زیادی بین آنها وجود دارد، هنوز هم خودروهای دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ در ذهن علاقهمندان به صنعت خودرو با احترام و یادآوری خاطرات خوب همراه هستند. اما چه عواملی باعث شده که طراحیهای آن دوران تا این حد ماندگار، محبوب و الهامبخش باقی بمانند؟
خودروسازان همواره در تلاش هستند تا با ارائه خودروهایی نوآورانه و متمایز، مشتریان را جذب کنند. یکی از اصلیترین ابزارهای فروش، طراحی برجسته و متمایز خودرو است. ویژگیهای شاخص یک خودرو شامل عملکرد فنی، امکانات رفاهی، سامانههای کمکراننده و طراحی ظاهری آن میشود. با این حال، امروزه بسیاری از مشتریان اظهار میکنند که خودروهای مختلف بیش از حد شبیه به یکدیگر شدهاند و تفاوتی بین آنها احساس نمیشود.
نیم قرن پیش، شرایط به گونهای دیگر بود. در آن زمان، هر خودرویی شخصیت خاص خود را داشت و مشتریان به راحتی میتوانستند با دیدن یک مدل خاص، جذب آن شوند. فرایند متقاعد کردن آنها برای خرید، بیشتر جنبه تشریفاتی داشت. طراحی خودروهای دهههای ۶۰ و ۷۰ میلادی به قدری موفق و کامل بود که نسخههای بهروزرسانیشده آنها تا دهه ۱۹۹۰ نیز تولید میشدند.
در دهه ۹۰ میلادی، چراغهای کشیده توسط خودروسازان ژاپنی و کرهای به صنعت خودرو معرفی شدند و از آن زمان، نوعی همگرایی در طراحی خودروها به وجود آمد که مسیر تولید انبوه توسط شرکتهای بزرگ را شکل داد.
در آن دوران، طراحی خودروها بر پایه نوعی شخصیسازی انجام میشد. طراحان به جای تمرکز صرف بر یک رده سنی یا بازار هدف کلی، فردی با یک تیپ شخصیتی خاص را مد نظر قرار میدادند و طراحی خودرو را مطابق با سبک زندگی و ویژگیهای اخلاقی همان فرد انجام میدادند. به عنوان مثال، ممکن بود مهندس طراح، یک مرد مجرد و کارمند را تصور کند که زمان فراغتش را با دوستانش میگذراند و با توجه به نیازهای چنین فردی، یک سدان را طراحی کند. نتیجه چنین نگاهی میتوانست خودرویی مانند شورولت چِوِل باشد که بیش از یک دهه روی خط تولید باقی ماند.
تبلیغ چنین خودرویی نیز بسیار ساده بود: کافی بود خودرو برای مخاطبانی با سبک زندگی مشابه تبلیغ شود. مشتریان به راحتی خود را پشت فرمان آن تصور میکردند و آن را میخریدند. طبیعی است که رضایتمندی نیز در این مدل فروش بیشتر بود.
در آن سالها، طراحی خودروها بدون محدودیتهای ناشی از پلتفرم صورت میگرفت و در واقع، این پلتفرم بود که با طراحی هماهنگ میشد. اما امروزه طراحی خودروها عمدتاً بر اساس پلتفرمهای مشترک صورت میگیرد؛ به گونهای که بسیاری از ابعاد بدنه و ویژگیهای فنی از پیش تعیین شدهاند و طراح فقط میتواند فضاهای خالی را پر کند. نتیجه چنین فرآیندی، خودروهایی با ظاهری مشابه و فاقد جذابیت بصری چشمگیر است.
در حالی که تمرکز خودروسازان به سمت افزودن آپشنها و سیستمهای مکانیزه معطوف شده، نبود ویژگیهای ظاهری منحصربهفرد باعث دشواری فروش و رقابت پیچیدهتر میان برندها شده است. با این حال، با توسعه پلتفرمهای ماژولار و کاهش محدودیتهای طراحی، میتوان به بازگشت طراحیهای ماندگار در صنعت خودرو امیدوار بود.
در همین راستا، برخی شرکتها خودروهای برقی جدیدی را بر پایه طراحیهای موفق قدیمی ارائه کردهاند. برای نمونه، شرکت رنو خودروی R17 برقی را با الهام از مدل کلاسیک رنو ۱۷ دهه ۱۹۷۰ طراحی و تولید کرده است.