در حالی که جهان غرب در غرور صنعتی خود غوطهور بود و در خواب سرمایهداری سنتی به سر میبرد، چین با ارادهای قاطع و استراتژی هوشمندانه، قواعد بازی صنعت خودرو را به کلی دگرگون ساخت. سیاست صنعتی چین نظامی یکپارچه، هدفمند و کارآمد است؛ در حالی که غرب به نوآوریهای پراکنده و برنامههای کوتاهمدت دل خوش کرده بود، چین با سرعت و قدرت رشد کرد و غرب را غافلگیر نمود.
راهبرد بینالمللی چین با قدرت و اقتدار تمامی زنجیرههای ارزش را از معدن تا محصول نهایی در اختیار گرفته است. در حالی که غرب هنوز درگیر مباحث ایدئولوژیک درباره نقش دولت در بازار است، چین نهتنها فاصله خود را با غرب کاهش داد، بلکه پیشگام تحول نوین صنعتی شد. اکوسیستم صنعتی چین حاصل معماری هوشمندانهای است که در آن دولت، صنعت و فناوری بهصورت همافزا و هماهنگ در خدمت یک هدف ملی قرار دارند.
در غرب، کالاهای لوکس، نمادهای ثروت و قدرت هستند، اما در چین، فناوریهای پیشرفته و نوآوریهای دیجیتال ضرورتی حیاتی است. صنعت خودرو در غرب هنوز در چارچوبهای قرن بیستم قرار دارد، اما چین خودرو را به سکوی هوشمند فناوری تبدیل کرده است. در نمایشگاه شانگهای ۲۰۲۵، حتی خودروهای اقتصادی به فناوریهایی مجهز هستند که در غرب فقط در گرانترین مدلهای لوکس دیده میشوند.
قیمتگذاری پویا و کاهش سریع هزینه تولید در چین، بازاری شبیه به بازار تلفن همراه ایجاد کرده است. محصولات چینی صنعتگران غربی را متحیر کرده است، اما برای مصرفکنندگان چینی کاملاً عادی است. غرب همچنان به حاشیه سود بالا و ثبات قیمت دل خوش کرده است، اما چین با سرعتی خیرهکننده پیش میتازد و بازارهای جهانی را یکی پس از دیگری فتح میکند.
چین با ترکیب هوشمندانه قدرت دولت و نوآوری بخش خصوصی، الگویی خلق کرده است که غرب هنوز در فهم و درک آن ناتوان است. نسل جوان مصرفکنندگان چینی نماد عصر دیجیتال هستند و وفاداری آنها به عملکرد، نوآوری و ارزش است. در غرب، شرکتها در گرداب بوروکراسی و تردید گرفتار هستند؛ اما در چین، تصمیمگیری سریع و اجرای بیدرنگ، حرف اول را میزند.
به تصمیم گیران، سیاستمداران، نهادهای مسئول، معاونت فن آوری ریاست جمهوری، زنجیره تامین، قطعه سازان، شرکتهای معظم جاده مخصوص یادآور شویم که پیش از آنکه دیر شود، باید قواعد جدید بازی در صنعت جهانی خودرو را بیاموزیم و به انتظار معجزه خارجی برای نجات این صنعت ننشینیم.
در ایران، وضعیت صنعت و بازار خودرو با سرگشتگی و بیبرنامگی همراه است. ما نه تجربه قواعد بازی سنتی غرب را داریم و نه به تغییر قوانین صنعت نوین توجهی نشان دادهایم. تصمیمگیران صنعت ما در برابر آینده جوانان ایرانی مسئول هستند و جرم آنها مهآلود کردن آینده این کشور است.
مسئله اصلی این نیست که آینده صنعت خودرو ایران باید برقی باشد یا فسیلی؛ مشکل اساسی، انکار فرسایش ریشههای عمیق مهندسی و پوسیدگی بافت بنیادین این علم در عمل ماست. آنچه از دست میدهیم، روح خلاق و نوآور مهندسی ایرانی است که شالوده هر پیشرفت حقیقی را میسازد.
فرهنگ کنونی صنعت ما، فرهنگ «تصمیمنگرفتن» است که همچون خزهای در تار و پود صنعت ما رخنه کرده است. در این فضا، دلالان بازار میتازند، ولی استعدادهای درخشان جوانان پشت دیوارهای بلند سنتهای پوسیده محبوس ماندهاند و صدای تازه و ایدههای نوآورانهشان در غوغای محافظهکاری خاموش میشود.
بیایید به تصمیم گیران، سیاستمداران، نهادهای مسئول، معاونت فن آوری ریاست جمهوری، زنجیره تامین، قطعه سازان، شرکتهای معظم جاده مخصوص یادآور شویم که پیش از آنکه دیر شود، باید قواعد جدید بازی در صنعت جهانی خودرو را بیاموزیم و به انتظار معجزه خارجی برای نجات این صنعت ننشینیم.