در زمستان سال گذشته، ایالات متحده با صادرات بیش از ۵ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی مایع (الانجی) به ترکیه، که دو برابر میزان صادرات در زمستان سال قبل از آن بود، به دومین تأمینکننده گاز این کشور تبدیل شد.
این جهش در صادرات الانجی آمریکا نشاندهنده افزایش حضور انرژی ایالات متحده در بازار منطقهای و تغییر راهبردی ترکیه در تنوعبخشی به منابع وارداتی و کاهش وابستگی به گاز خط لولهای از کشورهای همسایه، بهویژه ایران و روسیه است.
سرمایهگذاری ترکیه در زیرساختهای الانجی و توسعه پایانههای وارداتی، این روند را تقویت کرده است. در مقابل، صادرات گاز ایران به ترکیه با افت قابلتوجهی مواجه شده و در زمستان گذشته به حدود ۸۳۰ میلیون متر مکعب کاهش یافت که نشاندهنده کاهش ۳۹ درصدی نسبت به مدت مشابه سال قبل است.
در همین زمان، آذربایجان با صادرات ۲.۷ میلیارد متر مکعب گاز، جایگاه خود را در بازار گاز ترکیه تثبیت کرده است. کاهش سهم ایران به عوامل متعددی، از جمله قیمت بالاتر گاز ایران نسبت به رقبا، عدم انعطافپذیری قراردادهای گازی، و بلاتکلیفی در تمدید قرارداد فعلی مربوط است.
این تغییرات در بازار گاز ترکیه میتواند جایگاه منطقهای ایران را تضعیف کند و درآمدهای ارزی ناشی از صادرات گاز را کاهش دهد. همچنین، این تحولات قدرت چانهزنی تهران را در مذاکرات قیمتی و تمدید قراردادهای گازی با آنکارا کاهش میدهد.
با وجود کاهش صادرات مستقیم، ایران همچنان از موقعیت ژئوپلیتیکی مهمی بهعنوان مسیر ترانزیتی گاز ترکمنستان به ترکیه برخوردار است. این موقعیت امکان کسب درآمد از محل حق ترانزیت، افزایش نفوذ منطقهای و انجام سوآپ گازی برای تأمین نیازهای داخلی را فراهم میکند.
در کوتاهمدت، پروژههایی مانند خط لوله ترانسآناتولی و افزایش واردات گاز از آذربایجان و آمریکا، وابستگی آنکارا به گاز ایران را به سرعت کاهش دادهاند. در بلندمدت، تنوعبخشی منابع گاز توسط ترکیه میتواند منجر به کاهش نفوذ ایران در بازار گاز شود.
با این حال، برخی کارشناسان انرژی بر این عقیده هستند که قراردادهای بلندمدت و نقش ترانزیتی ایران همچنان میتواند مؤثر باشد. کاهش تحریمها و جذب سرمایهگذاری در زیرساختار انرژی، فرصت بازگشت و تقویت سهم ایران در بازار را فراهم خواهد کرد.
کاهش سهم ایران در بازار گاز طبیعی ترکیه و رشد نفوذ آذربایجان و آمریکا موازنه قدرت انرژی در منطقه را دگرگون کرده است. ایران با چالشهای اقتصادی و سیاسی جدیدی مواجه است، اما با بهرهگیری از ظرفیت ترانزیتی و دیپلماسی انرژی میتواند بازیگری مؤثر در منطقه باقی بماند.
در نهایت، به نظر میرسد که هدف تبدیل ترکیه به مرکز تعیین قیمت جهانی گاز طبیعی، با افزایش نقش الانجی آمریکا و تنوعبخشی منابع گازی، در حال تحقق است. این روند ایران را به بازنگری جدی در استراتژیهای صادرات انرژی و دیپلماسی منطقهای وادار میکند تا ضمن حفظ سهم خود، بتواند در معادلات پیچیده انرژی منطقه جایگاه خود را حفظ کند.