در ایران، فیلترینگ اینترنت نه تنها به عنوان یک سیاست امنیتی، بلکه به تدریج به بخشی از یک چرخه اقتصادی سودآور برای گروهها و نهادهایی تبدیل شده است که به طور مستقیم یا غیرمستقیم از محدود کردن دسترسی کاربران به اینترنت جهانی سود میبرند.
بر اساس گزارشی که به نقل از شرق منتشر شده است، علیرغم صرف میلیاردها تومان بودجه برای توسعه اینترنت، همزمان بازاری زیرزمینی و رسمی در حال شکلگیری و رشد است که از فیلترینگ تغذیه میکند و در برابر اصلاح آن مقاومت میورزد.
برآوردهای غیررسمی و تحلیلهای نهادهای پژوهشی مستقل نشان میدهد که بازار خرید و فروش فیلترشکن و ویپیان در ایران سالانه بین 30 تا 60 هزار میلیارد تومان گردش مالی دارد.
این رقم در سالهای پس از فیلترینگ گسترده پلتفرمهایی مانند اینستاگرام، واتساپ، تلگرام و یوتیوب با شیب تندی رو به افزایش گذاشت. طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس در سال 1402، بیش از 70 درصد کاربران ایرانی برای دسترسی به پلتفرمهای مسدود شده از انواع ویپیان استفاده میکنند.
اما نکته مهمتر اینجاست که این بازار بزرگ عمدتاً قانونگریز اما نیمهشفاف است. بسیاری از فروشندگان رسمی خدمات فیلترشکن عملاً بدون مزاحمت کار میکنند؛ درگاههای پرداخت رسمی دارند، تبلیغات میکنند و حتی در مارکتهای داخلی نیز دیده میشوند. این یعنی فیلترینگ، خود به خلق بازاری قانونینما منجر شده که ردی از آن در نظام اقتصادی کشور وجود دارد، ولی منافع آن به شکل شفاف به خزانه باز نمیگردد.
در یک نگاه کلی، چند دسته اصلی از بازیگران داخلی از تداوم فیلترینگ سود میبرند: فروشندگان ویپیان و پلتفرمهای فیلترشکن. از مارکتهای مستقل ایرانی گرفته تا کانالهای تلگرامی با صدها هزار دنبالکننده، تا سایتهایی که دامنه “ir.” دارند و با نامهای گمراهکننده فعالیت میکنند، این گروه مستقیماً از فروش سرویس عبور از فیلتر درآمدزایی میکنند.
همچنین اپراتورها و شرکتهای خدمات اینترنتی نیز از این وضعیت سود میبرند. با مسدود شدن پلتفرمهای جهانی و کندی اینترنت بینالملل، کاربران به استفاده از سرویسهای داخلی سوق داده میشوند. این وضعیت، مزایای مالی بزرگی برای برخی اپراتورها و شرکتهای زیرساختی ایجاد میکند. به عنوان نمونه، سرویسهای ابری داخلی، شبکههای تحویل محتوا، پیامرسانها و اپلیکیشنهای جایگزین بومی در دوره فیلترینگ از حمایت دولتی و افزایش کاربر برخوردار میشوند.