هفتاد و پنج سال پیش، در 13 مه 1950، سیلورستون میزبان اولین مسابقه از اولین دوره مسابقات قهرمانی جهان فرمول یک بود. گرند پری بریتانیا در سال 1950 که توسط جوزپه فارینای ایتالیایی برنده شد، آغازگر سفری خارقالعاده بود که فرمول یک را به یکی از جذابترین مسابقات روی کره زمین تبدیل کرد! بدون شک این ورزش امروزه در مقایسه با اولین رویداد خودش بسیار متفاوت است.
مسابقات واقعاً حساس، نمایشهای جذاب مهارت رانندگی، سطوح بیپایان غیرقابل پیشبینی و درام تعیینکننده قهرمانی را برای شما روایت کنیم.
شماره 25: بهترین مسابقه زندگی ژیل ویلنوو – گرند پری اسپانیا 1981
برای درک کامل دستاوردهای ژیل ویلنوو در گرند پری اسپانیا 1981، که مطمئناً یکی از بزرگترین رانندگیهای این راننده فرانسوی-کاناداییِ جسور است. در آنجا، واقعیت ماشین اسکودریا به همراه چالش سختی که ژیل و هم تیمی اش دیدیه پیرونی با آن روبرو شدند، به طرز بیرحمانهای آشکار میشود.
موتور قدیمی فلت 12 لیتری فراری به آنها کمک کرده بود تا با مدل 312 T4 خود بر چالشهای ویلیامز و لوتوس غلبه کنند و جودی شکتر را در مسابقات قهرمانی جهان 1979 پیروز کنند اما سال 1980 فصل بدی بود زیرا که 312 T5 در برابر ماشینهای تمامعیار جدید قرار گرفت. درواقع موتور جدید 1.5 لیتری V6 توربو که توسط مدیر فنی، مائورو فورگیری، ساخته شده بود، در اولویت بود و شاسی جدید 126CK که در آن نصب شده بود، اصلا اهمیت داده نشده بود.
انتظار نمیرفت که پیست 2.058 مایلی Circuito Permanente del Jarama اسپانیا، در خارج از مادرید، برای فراری در هفتمین دور مسابقات قهرمانی جهان 1981 مفید باشد. مانند بسیاری از رقبایش، ویلنوو، همانطور که خودش میگفت، “با لباسی که انگار به قطب شمال میروید” وارد مسابقه شد، حتی با وجود اینکه دمای محیط 30 درجه سانتیگراد بود.
در پایان دور اول، ده نفر برتر به شرح زیر بودند: جونز، رویتمن، ویلنوو، آندرتی، پروست، واتسون، جاکوملی، پیکه، ریکاردو پاترسه و پیرونی. عجب لیست محشری!
کمی عقبتر، پیکه و آندرتی در دور 25 با هم برخورد کردند و باعث تأخیر راننده برزیلی و آمریکایی شدند و سپس پروست در دور 28 از جاده خارج شد؛ ویلنوو در شروع مسابقه با سرعت زیاد به بال جلوی رنو برخورد کرد و ماشین زرد از جاده منحرف شد.
در نهایت، پس از 80 دور نفسگیر، او با تنها اختلاف زمانی 0.22 ثانیه ای نسبت به لافیت مسابقه را در جایگاه اول به اتمام رسانید و این دومین مسابقه نزدیک تمام دوران فرمول یک از زمان گرندپری ایتالیا بود.
بعدها در همان سال، دو پزشک فرانسوی ویلنوو و همتیمیاش پیرونی را بررسی کردند تا اطلاعاتی در مورد ضربان قلب ورزشکاران تحت فشار کسب کنند. در حین مسابقه در موناکو، ضربان قلب پیرونی در دقیقه از 60 به حداکثر 207 رسید؛ در مقابل، بالاترین میزان ویلنوو 127 بود.
گوردون موری، طراح تیم برابهام، در ارزیابی خود از آنچه که در آن روز در اسپانیا شاهد بود، خالصانه ابراز کرد که: «صادقانه بگویم، فکر میکنم آن بهترین رانندگی بود که تا به حال از کسی دیدهام. رانندگی او واقعاً غیرواقعی بود».