در حالی که جهان صنعتی مسیر خود را با شفافیت و برنامه‌ریزی مشخصی طی می‌کند، ما همچنان درگیر تردیدها و بی‌تصمیمی‌ها هستیم. آینده صنعت خودرو کشورمان هنوز روشن نیست و نمی‌دانیم که آیا باید به سمت خدمات‌محوری و صنعت‌زدایی، همانند غرب، حرکت کنیم یا تولید را به عنوان محور اصلی پیشرفت، همانند چین، انتخاب کنیم.

این سردرگمی فقط به انتخاب مدل توسعه محدود نمی‌شود. در موضوع خصوصی‌سازی خودروسازان نیز هدف نهایی مشخص نیست و در برقی‌سازی حمل و نقل، استراتژی مدونی وجود ندارد. برنامه‌ها اغلب شعاری و بی‌پشتوانه هستند و به جای سیاستگذاری علمی و آینده‌نگر، تصمیمات مقطعی و سطحی اتخاذ می‌شود.

چین، به عنوان بزرگ‌ترین شریک تجاری ما، الگویی زنده از قدرت صنعتی و استراتژی بلندمدت است. این کشور هرگز تمایلی به تکرار مسیر غرب، یعنی گذار از صنعتی‌شدن به صنعت‌زدایی و مصرف‌گرایی افراطی، نشان نداده است. سیاست کلان اقتصادی چین بر تقویت تولید و توان صنعتی استوار است؛ حتی اگر این راهبرد هزینه‌های داخلی و بین‌المللی داشته باشد.

چین سیاست صنعتی خود را با سند «ساخت چین ۲۰۲۵» جهشی نو داد و کوشید تا از یک مرکز تولیدی مقرون‌به‌صرفه، به پیشگام جهانی در فناوری‌های پیشرفته بدل شود. این کشور به ترویج گسترده فناوری‌های پیشرفته مانند ۵G، هوش مصنوعی، خودروهای برقی و خودران، و فناوری‌های زیست‌محیطی پرداخته تا بهره‌وری بخش‌های صنعتی را افزایش دهد.

در مقابل، ما نه تنها از این تجربه‌ها بهره نبرده‌ایم، بلکه حتی درک درستی از منطق پشت موفقیت چین نداریم. فقدان برنامه‌ریزی استراتژیک، تصمیم‌گیری‌های مقطعی و نبود نگاه آینده‌نگر، صنایع کشور به ویژه خودروسازی را به روزمرگی و کشمکش سوق داده است.

بحث‌های نابالغ خصوصی‌سازی و سردرگمی در قیمت‌گذاری، عملاً همه ذینفعان صنعت خودروسازی ایران را از نظر ذهنی فرسوده و خسته کرده است. تولیدکنندگان، زنجیره تأمین و مصرف‌کنندگان، همگی در میان آشفتگی تصمیم‌گیری‌ها و نابسامانی‌های مدیریتی گرفتار شده‌اند.

ما نه‌تنها از مسیر تعادل میان تولید و مصرف که غرب پس از انقلاب صنعتی به آن دست یافت، فاصله گرفته‌ایم، بلکه مسیر چین که حمایت از تولید به هر قیمتی است را نیز درک نکرده‌ایم. بخواهیم یا نخواهیم، کشور ما در مسیر کامل صنعت‌زدایی و مصرف‌گرایی مطلق حرکت می‌کند و عواقب آن را نه مطالعه آکادمیک کرده‌ایم و نه برنامه‌ریزی اقتصادی کرده‌ایم.

تا زمانی که ندانیم چه می‌خواهیم و چگونه باید به آن برسیم، صنعت کشور همچنان در گرداب بلاتکلیفی خواهد ماند و تنش داخلی بیشتر خواهد شد که مانعی برای رشد صنعت خواهد بود. باید با نگاهی استراتژیک و انتقادی، از تجربه‌های جهانی بیاموزیم و راهبردی روشن برای آینده صنعت ایران تدوین کنیم.

توسط autokhabari.ir