در تاریخ ایران، افراد دلسوز و متخصص بسیاری وجود دارند که علیرغم داشتن دانش و مهارت بالا، به دلایل مختلف مورد بیتوجهی قرار گرفتهاند و از تواناییهایشان برای رفع نیازهای کشور استفاده نشده است. یکی از این افراد، اصغر قندچی، بود که سالها مورد بیمهری واقع شد و سرانجام در سال ۱۳۹۸ با تجربهای گرانبها از صنعت و دانش فنی، از دنیا رفت.
اصغر قندچی در سال ۱۳۴۴، با درخواست شخصی از آلمان برای تأسیس خط مونتاژ خودروهای مرسدسبنز در ایران، وارد عرصه صنعت شد. اما به دلیل نداشتن برنامه داخلیسازی قطعات و مخالفت مسئولان ایرانی، این درخواست با مشکل مواجه شد. پس از این ماجرا، محمدرضا شاه به مسئولان وقت وزارت اقتصاد دستور داد تا ظرف شش ماه، صنعت خودرو را در ایران راهاندازی کنند.
پس از جستجوهای فراوان، مدیران وقت وزارتخانه به گاراژی در میدان قزوین تهران و شخصی به نام اصغر قندچی رسیدند که کامیونهای ماک را با امکانات ساده مونتاژ و ارتقا میداد. بدین ترتیب، پروانه تأسیس اولین کارخانه تولید کامیون با درصد داخلیسازی بالا به اصغر قندچی داده شد.
قندچی با تأسیس شرکت ایرانکاوه و تولید کامیونهای ماک با قیمتی کمتر از نمونههای وارداتی از آمریکا و کیفیتی بالاتر، موفقیت چشمگیری در کسب و کار خود به دست آورد. اما با وقوع انقلاب، اتفاقات پیشبینی نشدهای در روند پیشرفت او رخ داد. او به دلیل عدم اثبات جرم، آزاد شد و پس از دیدار با آیتالله خمینی و تأکید ایشان بر اهمیت تولید، به کارخانه خود بازگشت.
با این حال، شرکت او پس از انقلاب ملی اعلام شد و مدیریت و مالکیت آن از دست او خارج شد. او با دایر کردن مجموعهای دیگر به نام کاوهکار، به ارائه خدمات پس از فروش به کامیونهای ماک تولید شده در سالهای قبل پرداخت. اما این مجموعه نیز توسط دولت انقلابی ملی اعلام شد و مصادره شد.
در زمان جنگ ایران و عراق، اصغر قندچی با حضور در جبهههای جنگ، خدمتی ماندگار از خود به جای گذاشت. او با هزینه شخصی خود، موتور کشنده ماز ۵۳۷ را با موتور ماک جایگزین کرد و مشکل تانکبرهای نیروهای نظامی ایران را برطرف ساخت. او همچنین تغییراتی در رادیاتور و قطعات دیگر ایجاد کرد و کارآیی تانکبرها را بالاتر برد.
علیرغم این خدمات بزرگ، اموال شخصی مصادره شده به او بازگردانده نشد و حتی پولی که بابت موتورهای واگذار شده به ارتش پرداخت شده بود، به او پرداخت نشد. با این حال، در سال ۱۳۹۵، نشان امین الضرب به او و دیگر پیشکسوتان و کارآفرینان کشور اعطا شد.
امیدواریم که حداقل قدر معدود دلسوزان و کاربلدان واقعی باقیمانده را بدانیم و از مهارت آنها برای ساختن دوباره ایران استفاده کنیم.