بازار خودروی ایران طی سالهای اخیر بهشدت تحت تأثیر موج ورود خودروهایی قرار گرفته که در کشور چین تولید میشوند. این محصولات، اگرچه از نظر ظاهر، طراحی و حتی بعضی امکانات رفاهی جذابیتهایی برای مشتریان دارند، اما در عمل پرسشهای جدی درباره کیفیت ساخت، سطح ایمنی و دوام آنها مطرح است. نکتهای که کمتر به آن توجه میشود، تفاوت بنیادین میان خودروهایی است که در چین برای بازار داخلی این کشور ساخته میشوند با آنهایی که به سفارش اروپا تولید و صادر میشوند. همین تفاوت باعث شده است که بسیاری از مصرفکنندگان در داخل ایران پس از خرید خودروهای وارداتی با مشکلات گوناگونی مواجه شوند و حتی نسبت به امنیت سرنشینان در این خودروها تردید جدی پیدا کنند.
اروپا به عنوان یکی از پیشروترین بازارهای خودرویی جهان، استانداردهایی دارد که رعایت آنها برای هر خودروساز شرط ورود به این بازار محسوب میشود. از آزمونهای سختگیرانه تصادف گرفته تا مقررات زیستمحیطی بسیار دقیق، همه و همه سبب شدهاند که محصولات عرضهشده در بازار اروپا کیفیت و ایمنی بالاتری داشته باشند. خودروسازان برای اینکه بتوانند مجوز فروش در اروپا را بگیرند، ناچار هستند از قطعات مقاومتر، سیستمهای ایمنی فعال و غیرفعال بیشتر، فناوریهای پیشرفتهتر و مواد اولیه باکیفیتتری در خط تولید استفاده کنند. نتیجه آن است که خودروهای سفارش اروپا نهتنها طول عمر بالاتری دارند، بلکه اعتماد بیشتری نیز از سوی مصرفکنندگان جلب میکنند.
در مقابل، بازار داخلی چین الزاماتی به سختگیری اروپا ندارد. اگرچه طی دو دهه اخیر قوانین ایمنی و زیستمحیطی در این کشور پیشرفت کرده، اما همچنان فاصله معناداری با استانداردهای اروپایی مشاهده میشود. خودروهایی که صرفاً برای مصرف داخلی چین تولید میشوند، بیشتر بر اساس رقابت قیمتی طراحی شدهاند. در این خودروها معمولاً برای کاهش هزینه تمامشده از قطعاتی استفاده میشود که از نظر دوام و کیفیت در سطح پایینتری قرار دارند. همچنین بعضی از تجهیزات ایمنی یا رفاهی که در نسخههای اروپایی به صورت استاندارد وجود دارد، در مدلهای داخلی یا حذف میشود یا بهشدت سادهسازی میگردد. این تفاوتها نهتنها در عملکرد خودرو طی سالهای استفاده نمایان میشود، بلکه حتی در تجربه رانندگی روزمره نیز قابل احساس است.
یکی از مهمترین حوزههای اختلاف، مسئله ایمنی است. در نسخههای اروپایی، خودرو باید توانایی کسب امتیاز بالا در آزمونهای تصادف را داشته باشد. این الزام باعث میشود ساختار بدنه مقاومتر طراحی شود، تعداد بیشتری کیسه هوا تعبیه گردد و سامانههای کمکی رانندگی مانند ترمز اضطراری، هشدار خروج از خط یا کنترل پایداری بهطور کامل در خودرو حضور داشته باشند. اما در نسخههای داخلی چین، ممکن است تنها حداقلهای ایمنی رعایت شود؛ بهویژه در خودروهایی که برای گروههای مصرفی با حساسیت کمتر عرضه میشوند. این تفاوت، مستقیماً با جان و سلامت سرنشینان ارتباط دارد و نمیتوان آن را نادیده گرفت.
تفاوت بعدی در بخش موتور و سیستم انتقال قدرت است. خودروهایی که برای اروپا ساخته میشوند باید با استانداردهای آلایندگی سختگیرانه منطبق باشند. این الزام، خودروساز را وادار میکند از فناوریهای بهروزتر برای کنترل مصرف سوخت و کاهش آلودگی بهره ببرد. در حالیکه در مدلهای داخلی چین، چنین محدودیت شدیدی وجود ندارد و بنابراین ممکن است موتورهایی به کار گرفته شوند که هم مصرف سوخت بیشتری داشته باشند و هم آلایندگی بالاتری ایجاد کنند. این مسئله نهتنها از نظر محیط زیستی اهمیت دارد، بلکه در بلندمدت بر هزینههای نگهداری و دوام موتور نیز اثرگذار است.
بخش دیگری از تفاوتها به کیفیت متریال داخل کابین و مونتاژ کلی خودرو برمیگردد. در نسخههای اروپایی معمولاً از مواد اولیه مرغوبتر برای داشبورد، صندلیها، عایقبندی صوتی و قطعات داخلی استفاده میشود. همین موضوع موجب میشود که خودرو در طول زمان کیفیت خود را حفظ کند و دچار فرسودگی زودهنگام نشود. اما در نسخههای داخلی چین بهدلیل رقابت شدید قیمتی، از مواد ارزانتر استفاده میشود و این موضوع پس از مدت کوتاهی به صورت صدای اضافه، ترکخوردگی یا فرسودگی سریع خود را نشان میدهد.
مسئله کنترل کیفیت نیز تفاوت دیگری است که نباید نادیده گرفت. خطوط تولیدی که برای سفارش اروپا فعال هستند، تحت نظارت دقیقتر قرار دارند و هر خودرو پیش از خروج از کارخانه از فیلترهای سختگیرانهای عبور میکند. در حالیکه در تولیدات داخلی چین چنین نظارت سفت و سختی وجود ندارد و همین امر احتمال بروز نقصهای فنی کوچک و بزرگ را افزایش میدهد. این تفاوت زمانی آشکار میشود که مصرفکنندگان داخلی کشور ما، پس از واردات خودروهایی که برای بازار چین ساخته شدهاند، با خرابیهای زودهنگام و هزینههای سنگین تعمیر مواجه میشوند.
این تفاوتها تنها به مسائل فنی و کیفی محدود نمیشود، بلکه بر ارزش اقتصادی خودرو نیز تأثیرگذار است. خودروهایی که استانداردهای اروپا را رعایت میکنند، معمولاً ارزش فروش مجدد بالاتری دارند و اعتماد خریداران دست دوم را جلب میکنند. در حالیکه نسخههای داخلی چین بهدلیل کیفیت پایینتر و سابقه مشکلات فنی، معمولاً افت قیمت بیشتری را تجربه میکنند. این نکته برای مصرفکنندگان ایرانی اهمیت ویژهای دارد، زیرا بسیاری از خریداران خودرو به آینده فروش محصول نیز فکر میکنند.
با توجه به تمامی این موارد، میتوان نتیجه گرفت که در خرید خودرو، تنها نام برند یا کشور تولیدکننده نباید معیار اصلی تصمیمگیری باشد. آنچه اهمیت بیشتری دارد، مقصد نهایی و بازار هدف خودرو است. اگر خودرویی در چین اما برای اروپا تولید شده باشد، بهطور قطع کیفیت و ایمنی بالاتری نسبت به همان مدل ساختهشده برای مصرف داخلی چین خواهد داشت. علت این تفاوت، الزام اتحادیه اروپا به رعایت کامل استانداردهای سختگیرانه است؛ الزاماتی که حتی تکتک قطعات خودرو را شامل میشود.
بنابراین، روشن است که مشکلات متعدد گزارششده از خودروهای وارداتی در ایران ناشی از این واقعیت است که بیشتر آنها نسخههای داخلی چین هستند و نه سفارش اروپا. این تفاوت بنیادی باید برای مصرفکنندگان شفافسازی شود تا بتوانند با آگاهی بیشتر اقدام به خرید کنند. آگاهی از چنین جزئیاتی میتواند مانع زیانهای مالی و حتی خطرات جانی برای خریداران شود.
در نهایت، آنچه باید در ذهن خریداران خودرو نقش ببندد این است که محل تولید بهتنهایی شاخص کیفیت نیست؛ بلکه بازار مقصد و استانداردهایی که خودرو برای ورود به آن بازار باید رعایت کند، نقش تعیینکننده دارد. در شرایطی که اتحادیه اروپا اجازه ورود هیچ خودرویی بدون رعایت دقیق استانداردها را نمیدهد، طبیعی است که نسخههای اروپایی از نظر کیفیت ساخت و ایمنی در سطح بالاتری قرار داشته باشند. در مقابل، نسخههای داخلی چین که برای رفع نیازهای اقتصادی و رقابت قیمتی طراحی میشوند، هرچند از نظر ظاهر جذابیتهایی دارند، اما در عمل نمیتوانند همان سطح اطمینان و دوام را ارائه دهند.
این آگاهی میتواند به تصمیمگیری هوشمندانهتر خریداران کمک کند و شاید بهتدریج سیاستگذاران را نیز متوجه ضرورت تعیین استانداردهای سختگیرانهتر در واردات خودرو سازد. چرا که آنچه در نهایت مهمتر از هر چیز است، امنیت و اعتماد مصرفکنندهای است که سرمایه زندگی خود را برای خرید خودرو صرف میکند و انتظار دارد محصولی ایمن، بادوام و مطابق با استانداردهای جهانی در اختیار داشته باشد.
source