برای مقایسه، تنها در شهر دوبی بیش از ۲۵۰۰ دستگاه لامبورگینی تردد دارد، در حالی که در کل ایران فقط ۴ دستگاه از این برند ایتالیایی ثبت شده است. حتی برندهایی مانند پورشه و مازراتی که طی سالهای گذشته واردات محدودی داشتهاند، هنوز در مقیاس بازار خودرو ایران سهم ناچیزی دارند.
خودرو لوکس؛ سرمایهگذاری، نماد یا ابزار تفریح؟
در ایران خودروهای لوکس بیشتر از آنکه ابزار حملونقل باشند، به کالایی سرمایهای تبدیل شدهاند. نوسان نرخ ارز، محدودیت واردات و ممنوعیت مکرر شمارهگذاری باعث شده ارزش چنین خودروهایی در گذر زمان افزایش یابد و مالکانشان آنها را بهعنوان دارایی قابلنگهداری تلقی کنند.
با این حال، نبود خدمات پس از فروش رسمی و کمبود قطعات، باعث شده بسیاری از این خودروها در گاراژها بمانند و استفادهی روزمره از آنها منطقی نباشد. به همین دلیل، بخش بزرگی از خودروهای لوکس فعال در کشور یا در مناطق آزاد تردد میکنند یا در اختیار کلکسیونداران خصوصی هستند.
شکاف طبقاتی یا شاخص مصرف محدود؟
انتشار این آمار، دو نگاه متفاوت را برمیانگیزد. گروهی این ارقام را نشانهای از شکاف طبقاتی عمیق در جامعه میدانند؛ زیرا حتی وجود چهار لامبورگینی در اقتصادی با درآمد متوسط پایین، خود بهنوعی تضاد اجتماعی محسوب میشود.
اما نگاه دیگر بر این باور است که تعداد اندک چنین خودروهایی نشان میدهد بازار لوکس ایران عملاً کوچک و غیرتأثیرگذار بر اقتصاد کلان است و تمرکز افکار عمومی بر چند نمونه خاص، اغراقآمیز است.
واقعیت بازار لوکس ایران
آمار رسمی وزیر تعاون نشان میدهد بازار خودروهای لوکس در ایران بیشتر جنبه نمادین دارد تا اقتصادی. با وجود علاقه بخشی از جامعه به خودروهای خاص و پرقدرت، محدودیت واردات، تعرفههای سنگین، هزینه نگهداری بالا و نبود زیرساخت خدماتی باعث شده تعداد واقعی این خودروها بسیار پایین باشد.
به بیان ساده، ایران برخلاف کشورهایی مانند امارات یا عربستان، بازار واقعی خودروهای لوکس ندارد؛ آنچه وجود دارد مجموعهای محدود از خودروهای خاص است که بیشتر ارزش روانی و نمادین دارند تا کاربردی یا اقتصادی.
source