تیتر20 – بازار قطعات یدکی خودرو در کشورمان، بازاری پرچالش و حساس است، بازاری که همواره تحت تأثیر نوسان های اقتصادی، افزایش قاچاق، تعدد تأمین کنندگان و رشد مراکز غیررسمی بوده و نیاز به اطلاع رسانی و فرهنگسازی در آن بیش از بسیاری از بخش های دیگر احساس می شود. در این میان، ایساکو طی سال های گذشته نقشی پررنگ در هدایت افکار عمومی و آموزش مصرف کنندگان ایفا می کرد، نقشی که اکنون در سال ۱۴۰۴ کمرنگ تر از همیشه دیده میشود.

در سالهای گذشته، حضور ایساکو در فضای رسانه ای به یک جریان دائمی تبدیل شده بود. کمپین هایی که مخاطبان را از خطرات قطعات تقلبی، پیامدهای استفاده از لوازم بی کیفیت و نکات ایمنی در نگهداری خودرو آگاه می کردند، بخش ثابت تبلیغات فصلی و کمپین های سالانه این شرکت بودند.

اما بررسی فضای رسانه ای، شبکه های اطلاع رسانی و عملکرد تبلیغاتی ایساکو نشان می دهد که امسال خبری از آن حجم گسترده هشدارها، پیامهای آموزشی و کمپین های پیشگیرانه نیست؛ سکوتی که هم فعالان بازار و هم مصرف کنندگان آن را احساس کردهاند.

این کاهش فعالیت، تنها یک موضوع تبلیغاتی نیست، بلکه نشانی از تغییری در راهبرد ارتباطی ایساکو به شمار میرود. زمانی، این شرکت پرچمدار مبارزه با قاچاق قطعات بود و از مسیر ترویج فرهنگ «خرید قطعه اصلی» توانسته بود اعتماد بخش بزرگی از جامعه را به دست آورد. اما اکنون، در دورهای که بازار با هجوم کالاهای متفرقه و افزایش شدید انواع قطعات بی نام ونشان روبه رو است، نبود آن فعالیت های اطلاع رسانی محسوس، خلأ قابل توجهی ایجاد کرده است.

یکی از پیامدهای این خلأ، افزایش سردرگمی مصرفکنندگان است. در سال ۱۴۰۴ بسیاری از دارندگان خودرو میگویند که از تفاوت میان قطعات اصلی و شرکتی با نمونه های مشابه موجود در بازار مطمئن نیستند. زمانی این آگاهی از مسیر تبلیغات رسمی تقویت میشد، اما اکنون مصرفکننده برای تشخیص، اغلب مجبور به اعتماد به فروشندگان غیررسمی است. نتیجه چنین روندی، افزایش استفاده از قطعات غیراستاندارد، افزایش خرابی خودروها و رشد هزینه های تعمیرات برای خانوارهاست.

به نظر می رسد بخشی از این کاهش فعالیت به تغییر تمرکز سیاستی بازگردد، شاید شرکت بیش از گذشته به کارهای درون سازمانی، توسعه شبکه یا پروژه های دیجیتال اتکا کرده باشد. این فرضیه زمانی قوت میگیرد که می بینیم بخش عمده اطلاع رسانی ایساکو در سال جاری در قالب پیام های مختصر، اطلاعیه های کوتاه یا اقدامات محدود در شبکه های نمایندگی انجام شده و خبری از کمپین های فراگیر نیست. اما چنین تغییر رویکردی، هرچند ممکن است بخشی از اهداف مدیریتی جدید را تأمین کند، پیامدهای اجتماعی و بازاری مهمی به همراه دارد.

بازار قطعات یدکی امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند نظارت رسانه ای و آگاهی بخشی عمومی است. افزایش نرخ ارز، محدودیت واردات رسمی و رشد فعالیت شبکه های قاچاق، زمینه را برای گسترش قطعات تقلبی فراهم کرده است.

مصرف کنندگان در چنین شرایطی به مرجع رسمی و مطمئن نیاز دارند، مرجعی که بتواند به طور دائم هشدار بدهد، آموزش بدهد و مخاطبان را به سمت انتخابهای ایمن تر هدایت کند. نبود حضور فعال ایساکو در این عرصه، عملاً این میدان را به تبلیغات نامطمئن و کنشگران غیررسمی سپرده است.

در بخشی دیگر از این مسئله، باید به موضوع اعتماد عمومی توجه کرد. طی سالها، اعتماد به ایساکو فقط به اتکای شبکه خدمات پس از فروش شکل نگرفته، بلکه حاصل یک رابطه ارتباطی و رسانها ی مستمر بوده است.

وقتی این ارتباط کمرنگ می شود، نه تنها فاصله میان مصرفکننده و شرکت افزایش می یابد، بلکه نقش هدایتگر اطلاعرسانی نیز تضعیف میشود . برای شرکتی که زیرساخت رسمی عرضه قطعات اصلی را در اختیار دارد، کاهش وزن رسانهای به این معناست که بار آگاهیبخشی از دوش آن برداشته شده و به بازار آزاد واگذار شده است؛ بازاری که انگیزهای برای آموزش مخاطب ندارد.

کمرنگ شدن کمپینهای آموزشی ایساکو در سال ۱۴۰۴ به هرحال پرسش برانگیز است. این موضوع، تنها انتقادی به ضعف اطلاعرسانی نیست، بلکه هشداری درباره پدیده هایی بزرگتر است، از افزایش سهم قطعات تقلبی تا کاهش آگاهی عمومی و خطرهای احتمالی برای ایمنی خودروها. بازار خودرو و مصرفکنندگان ایرانی امروز بیش از همیشه به گفت وگو با یک مرجع معتبر نیاز دارند. سکوت در این میدان، تنها یک سکوت رسانه ای نیست، سکوتی است که پیامدهای آن مستقیماً در خیابانها، پشت فرمان خودروها و در هزینه های خانوار دیده خواهد شد.

باید به این نکته اشاره کرد، افت محسوس فعالیت های اطلاع رسانی ایساکو در سال ۱۴۰۴ تنها یک موضوع تبلیغاتی نیست، مسئله ای است که مستقیماً بر سلامت بازار قطعات یدکی، ایمنی خودروها و منافع مصرفکنندگان تأثیر میگذارد. بازگشت به سیاستهای گذشته یا بازتعریف یک مدل جدید ارتباطی، ضروری به نظر میرسد. مردم همچنان به مرجعی مطمئن در این بازار نیاز دارند و سکوت ایساکو، هرقدر هم موقت یا حسابشده باشد، در بازاری چنین پیچیده و حساس، خلأی است که نمیتوان آن را نادیده گرفت.

یکی از دلایل احتمالی کمرنگ شدن این فعالیتها را میتوان در تغییر شرایط بازار جستوجو کرد. بازار قطعات یدکی طی دو سال اخیر دستخوش تغییراتی اساسی شده است. رشد فروش اینترنتی، افزایش واردات غیررسمی، پیچیدهتر شدن زنجیره تأمین و در برخی موارد کاهش قدرت خرید مردم باعث شده رفتار مصرفکنندگان نسبت به گذشته تغییر کند.

در این شرایط، حضور فعال و پررنگ یک شرکت رسمی در حوزه آموزش و اطلاع رسانی اهمیت بیشتری پیدا میکند. اما عقب نشینی تبلیغاتی ایساکو سبب شده تا بازار به نوعی بدون مدیریت رسانه ای رها شود و فرصته ای اطلاع رسانی به نفع شبکه های غیررسمی از دست برود.

افزون بر این، افزایش قیمت قطعات اصلی و فشار اقتصادی بر خانواده ها موجب شده بسیاری از مصرفکنندگان ناچار به انتخاب قطعات ارزان تر شوند، انتخابی که بدون آموزش و هشدار کافی، نه تنها خطرناک است بلکه در بلندمدت هزینه های بیشتری را به مالک خودرو تحمیل میکند.

استفاده از قطعات بی کیفیت می تواند باعث خرابی های پیاپی، کاهش عمر خودرو، افزایش مصرف سوخت و حتی تهدید ایمنی سرنشینان شود. تجربه سالهای گذشته نشان داده که کمپین های آگاهی بخش می تواند این رفتارهای پرخطر را اصلاح کند. نبود چنین پیامی در سال ۱۴۰۴، عملاً سطح خطر را برای جامعه بیشتر کرده است.

از منظر اجتماعی نیز کاهش کمپین ها یک پیامد مهم دارد، کاهش اعتماد عمومی. در شرایطی که بازار پر از کالاهایی با ظاهر مشابه و بسته بندی فریبنده است، مرجع رسمی می تواند نقش هدایت کننده را ایفا کند. نبود این مرجع در حوزه اطلاع رسانی، موجب میشود مصرف کننده نتواند به درستی میان اصل و تقلبی تمایز قائل شود. به مرور زمان این ابهام به بی اعتمادی تبدیل میشود بی اعتمادی نسبت به بازار، نسبت به خدمات پس از فروش و حتی نسبت به خود سازندگان خودرو.

source

توسط autokhabari.ir