تصور کنید با یک خودروی برقی از خانه خارج میشوید؛ بیصدا، بدون دود، با حس خوب استفاده از تکنولوژی جدید. اما کافیست شارژ باتری کمتر از انتظار افت کند یا مسیرتان کمی طولانیتر شود…
همان لحظه استرس شروع میشود:
«کجا باید شارژ کنم؟ اصلاً جایی هست؟ اگه وسط راه خاموش شد چی؟»
این، واقعیت امروز بسیاری از خریداران خودروهای برقی و پلاگینهیبریدی در ایران است.
بازار در حال تغییر است؛ مدلهای جدید وارد میشوند، فناوریهای پاک به گفتگوهای روزمره رسیدهاند و خیلیها میخواهند از هزینههای بالای سوخت خلاص شوند. اما یک حقیقت جدی هنوز حل نشده: زیرساخت شارژ به اندازه رشد این بازار پیش نرفته است.
برقیسازی حملونقل، قدمی رو به آینده است؛ اما اگر پایههای این مسیر محکم نباشد، حتی بهترین خودروها هم نمیتوانند اعتماد کاربران را حفظ کنند. امروز بیش از هر زمان دیگری، نیاز داریم قبل از اینکه تعداد خودروهای برقی در خیابانها زیاد شود، فضا و امکانات مناسب برای استفاده از آنها فراهم کنیم.
چالش اصلی: افزایش تعداد خودروها بدون توسعه زیرساخت
وقتی مردم یک خودروی برقی میخرند، نگرانی اصلیشان «شارژ کجا و چطور؟» است.
در شهرهای بزرگ حتی یک سفر روزمره میتواند به دغدغه تبدیل شود؛ چه برسد به سفر بینشهری و جادهای. نبود جایگاههای استاندارد و دردسترس باعث میشود خرید خودرو برقی برای بخش زیادی از جامعه ریسکزا و استرسزا باشد.
تهران و چند نقطه محدود کافی نیست
واقعیت این است:
-
تعداد جایگاههای شارژ کاملاً ناکافی است
-
اغلب در مراکز خرید یا مکانهای محدود نصب شدهاند
-
سفر به شمال، جنوب یا سایر استانها با خودروی برقی تقریباً غیرممکن یا همراه با اضطراب است
اگر زیرساخت همزمان با افزایش عرضه خودرو پیش نرود، بازار به سرعت بیاعتماد میشود و این یعنی ترمز برقیسازی.
فرصت اقتصادی بزرگ در حال شکلگیری است
سرمایهگذاری در ایستگاههای شارژ یکی از بکرترین فرصتهای آینده ایران است:
-
درآمدزایی پایدار و بلندمدت
-
ایجاد اشتغال در حوزه خدمات و انرژی پاک
-
جذب برندها و شرکای تجاری جدید
-
کاهش مصرف بنزین و هزینههای کلان واردات سوخت
این مسیر قبلاً در اروپا، چین و آمریکا نتیجه داده؛ ما هم اگر دیر بجنبیم، فرصت را از دست خواهیم داد.
نقش شهرداریها، خودروسازها و بخش خصوصی
نقش شهرداریها، خودروسازها و بخش خصوصی در این مسیر کاملاً حیاتی است. شهرداریها باید جانمایی اصولی ایستگاهها و تسهیل صدور مجوزها را برعهده بگیرند تا نصب تجهیزات بهجای مانعتراشی با سرعت انجام شود. واردکنندگان و خودروسازان نیز باید مسئولیتپذیری واقعی در حوزه خدمات پس از فروش داشته باشند و تنها نقش فروشنده محصول را ایفا نکنند؛ چرا که مشتری برای استفاده روزانه از خودرو نیاز به پشتیبانی دارد. در کنار این دو، بخش خصوصی بهعنوان موتور محرک سرمایهگذاری و بهرهبرداری اقتصادی باید وارد عمل شود تا توسعه شبکه شارژ، هم از نظر مالی توجیهپذیر باشد و هم پایداری بلندمدت داشته باشد. واقعیت این است که بدون همکاری و همافزایی این سه ضلع، هرگونه امید به گسترش زیرساخت شارژ تنها روی کاغذ باقی میماند.
ورود خودروهای برقی و پلاگینهیبریدی به ایران یک انتخاب تجملی یا زودهنگام نیست؛ یک ضرورت اقتصادی و زیستمحیطی است. اما اگر این تغییر بدون زیرساخت اتفاق بیفتد، بهجای موفقیت، نتیجهاش بیاعتمادی عمومی و توقف کامل روند خواهد بود.
همین امروز هم مصرفکنندگان با یک واقعیت تلخ روبهرو هستند:
خرید خودروی برقی مساوی است با اتکا به یک زیرساخت محدود و ناکارآمد که حتی نیازهای روزمره را پوشش نمیدهد؛ چه برسد به سفرهای بینشهری. این شکاف شدید بین سرمایهگذاری روی محصول و بیتوجهی به خدمات و پشتیبانی آن، میتواند کل بازار را ناامن جلوه دهد.
از زاویه کلاناقتصادی، توسعه جایگاههای شارژ نه تنها هزینه نیست؛ بلکه:
-
کاهش فشار روی شبکه توزیع سوخت فسیلی
-
صرفهجویی ارزی در واردات بنزین
-
خلق صنعت و اشتغال جدید
-
افزایش امنیت انرژی در کشور
را بههمراه دارد. هر یک از این موارد بهتنهایی یک دلیل قانعکننده برای سیاستگذار است تا این حوزه را جدی بگیرد.
در بعد زیستمحیطی نیز اگر هدف واقعی کاهش آلایندگی در شهرهاست، نقطه شروع باید ایجاد دسترسی آسان، سریع و مطمئن به انرژی پاک باشد. تجربه جهانی نشان داده وقتی ایستگاههای شارژ توسعه پیدا میکنند، پذیرش خودروهای برقی شتاب میگیرد؛ نه برعکس. یعنی ابتدا باید مسیر را هموار کرد تا تقاضا شکل بگیرد و تداوم پیدا کند.
در نهایت، همکاری سهجانبه دولت، شهرداریها و بخش خصوصی تنها راهکار عملی است. نه دولت بهتنهایی میتواند هزینهها را پوشش دهد، نه واردکنندگان بهتنهایی قادر به ایجاد شبکه گسترده خواهند بود. مدلهای مشارکتی و درآمدی مشخص—از ارائه خدمات شارژ تا فروش انرژی سبز و سرویسهای جانبی—میتواند سرمایهگذاران را وارد این بازی کند.
اگر این مسیردهی صورت نگیرد، نتیجه کاملاً روشن است:
-
بازار متوقف میشود
-
اعتماد مصرفکننده از بین میرود
-
و کشور از روند جهانی حملونقل پاک عقب میماند
بنابراین، امروز زمان تصمیمگیری است. برقسازی حملونقل بدون زیرساخت شارژ، تنها یک شعار پرزرقوبرق است. آینده از آنِ کسانی است که قبل از حرکت خودرو، مسیر را ساخته باشند.
چرخان در ادامه این بحث را پیگیری خواهد کرد و آماده است برنامهها و پاسخهای رسمی نهادهای مرتبط را برای تنویر افکار عمومی منتشر کند.
source
