به گزارش خبرنگار تابناک، آنچه رد پای آن به طور واضح در تمام بخش‌ها و مولفه‌های اقتصادی وجود دارد، نقدینگی بالا و کاهش ارزش پولی است. در چنین شرایطی مردم که مدت هاست معیشت شان با چالش‌های جدی رو به رو شده، در تلاش هستند تا اندک دارایی خود را در وهله نخست حفظ و در پله بعدی کمی افزایش دهند. به این ترتیب با رصد روزانه در تلاش هستند که از یک بازار به بازاری دیگر به امید اندک سودی کوچ کنند؛ در راستای بررسی و آسیب شناسی بازار‌های جذاب برای ورود نقدینگی و پول‌های سرگردان مردمی به ویژه در روز‌های پایانی ماه قمری صفر که به طور سنتی موجب راکد بودن بازار‌های اقتصادی ایران می‌شود، گفتگویی داشتیم با محمود جامساز، اقتصاددان که در ادامه می‌خوانید:

اغلب کارشناسان معتقد هستند که باتوجه به کاهش ارزش پول در ایران، سپرده گذاری در بانک ها، منطقی و سودآور نیست؛ این گزاره تا چه حد صحیح است؟

کاهش ارزش پول در ایران بحث جدیدی نیست و بر اساس سیاستگذاری‌های اقتصادی اعم از مالی، پولی و ارزی، طی سالیان طولانی توسط دولت‌ها و بانک مرکزی فاقد استقلال ایجاد شده. روند کاهش ارزش پول یکی از تهدیدات اصلی در سرگردانی نقدینگی و افزایش تورم است و در حقیقت تورم را معنا و تعریف می‌کند. نکته قابل توجه آن که همواره نرخ بهره بانکی کمتر از نرخ تورم بوده و سیاستگذار پولی را در افزایش نرخ بهره متناسب با تورم به سبب نتایج رکودی آن بر اقتصاد با چالش روبرو‌کرده است.

در چنین شرایطی سپرده گذاران متضرر می‌شوند، زیرا به ازای اختلاف نرخ تورم و سود سپرده، از ارزش پول آنان کاسته می‌شود؛ بنابراین در جستجوی بازار‌های دیگری هستند تا حداقل ارزش پول خود را در برابر تورمی که چون غولی که از بطری درآمده است قدرت خرید آنان را می‌بلعد، حفظ کنند و در حد امکان از سودی هر چند مختصر برخوردار شوند. 

این انگیزه مردم برای ورود سرمایه هایشان به سایر بازار‌ها نیز همین طور است؟

بازار‌های سرمایه یا بورس، مسکن، طلا و دلار و خطرناک‌ترین آن، بازار غیر متشکل پولی که بر مبنای معاملات پولی ربوی شکل گرفته و در عدم حمایت مالی و تسهیلاتی بانک‌ها از بخش واقعی اقتصاد، با بهره‌های چندین برابر سود بانکی رو به گسترش بوده که این روزها، محل فرود پس انداز‌های مردم است. 

در دنیا، بورس محل امن تری برای سرمایه گذاری با پشتوانه تولید است، در ایران فضای بورس را چطور ارزیابی می‌کنید؟

بورس اوراق بهادار در کشور‌های پیشرفته، باوجود تأثیر پذیری بازده سهام، از ریسک‌های اقتصادی، مالی و سیاسی – چنانچه سرمایه گذار با نگاه بلند مدت ورود کند- از دیگر بازار‌ها مطمئن‌تر است، اما این بازار در کشور ما علاوه بر ریسک‌های فوق تحت تأثیر رانت، فساد، توزیع اطلاعات نامتقارن، مدیریت نامشهود الکاپن‌های بورسی، بشدت ریسک پذیر است و سرمایه‌های خرد را نابود می‌کند. مکررا سرمایه گذاران خرد به اعتبار پروپاگاندا‌های دولت، به ویژه زمانی که با کسری بودجه روبروست وارد این بازار شده اند، اما با ترکیدن حباب قیمت‌ها و فرو ریختن رونق کاذب سهام، بسیار متضرر و مال باخته شده و از هیچ حمایتی از سوی دولت نیز برخوردار نشده اند. 

در حال حاضر مردم به بازار بورس ورود کنند؟

در حال حاضر نیز بازار سرمایه با بحران خروج سرمایه روبه روست، زیرا به وزش هر نسیم یا باد مخالفی چه اقتصادی و چه سیاسی، واکنش نشان داده و باعث نزول شاخص کل می‌شود. اما در این میان الکاپن‌های بورسی و کارگزاران وابسته، به سود‌های نجومی دست می‌یابند. این هشداری است به سپرده گذارانی که به منظور جبران کاهش ارزش پول خود، سپرده خود را به بازار سرمایه فاقد شفافیت منتقل می‌کنند. 

اکثر مردم معتقدند، بازار مسکن و زمین به طور کلی سود بی چون و چرایی دارد؛ نظر شما چیست؟

پیش فروش واحد‌های مسکونی در حال ساخت نیز بسیاری از سپرده گذاران بانکی را به سمت خود جذب می‌کند. زیرا مسکن یک کالای غیر تجاری یا غیر مبادله‌ای است که در زمان تورم بیش از کالا‌های مبادله‌ای و منقول با افزایش قیمت رو به رو است، بنابراین تورم به نفع صاحبان املاک و مستغلات است. اما جولان دهی کلاهبرداران در این بازار منجر به بر باد رفتن سرمایه‌های بخشی از مشارکت کنندگان شده و پرونده‌های متعددی به شکایت مال باختگان در دستگاه قضایی وجود دارد.

بازار دلار و طلا هم از محبوبیت بین مردم برخوردار است … 

بازار ارز و طلا که از پیوستگی خطی نیز برخوردارند از دیگر بازار‌های محل ورود سرمایه‌های سرگردانی است که مورد عنایت و توجه افرادی است که اندوخته‌ها یا مازاد بر درآمد خود را به منظور جلوگیری از کاهش ارزش به آن تبدیل می‌کنند. بدیهی است بالا گرفتن انتظارات تورمی علاوه بر عوامل بنیادین، اسباب افزایش قیمت طلا و ارز را فراهم می‌کند و بر نرخ تورم می‌افزاید. 

در این میان متولی سیاست‌های پولی – مالی می‌تواند به عنوان متصدی ورود کرده و تنظیم گری انجام دهد؟

تلاش بانک مرکزی در پی تثبیت نرخ ارز که هیچگاه در آن موفق نبوده، از طریق تزریق ارز به بازار آزاد، سبب می‌شود بهای ارز تا حدودی البته تا بالای قیمت قبل از صعود قرار گیرد و با نوساناتی در حد یک تا دو هزار تومان کم یا بیش طی مدت محدودی تا زمان صعود مجدد آرام گیرد، اما قیمت کالا‌ها که تحت تأثیر افزایش دلار، صعود کرده اند به علت چسبندگی به سطوح قیمتی بالا، یا تغییری نمی‌کنند یا بسیار کمتر از کاهش دلار، تنزل می‌کنند. با این وصف رفتار معامله گران در این بازار آنان را با سود با زیان مواجه می‌سازد.

متاسفانه در این میان بخشی از نقدینگی وارد کانال‌های غیرمجاز مالی می‌شود…

بازار غیر متشکل پولی که محل ترکتاری رباخواران است، نیز بازار دیگری است که آتش طمع را در برخی از سپرده گذاران شعله ور ساخته و تلاش می‌کنند تا در مقام وام دهنده به سود‌های ۳ تا ۴ برابر بهره بانکی دست یابند، اما صرف نظر از مذموم بودن معاملات ربوی، اغلب به سبب وضع بد اقتصادی و رکود یا کلاهبرداری قادر به وصول اصل و فرع سرمایه خود نمی‌شوند و سرمایه خود را از دست می‌دهند، در بیشتر مواقع دیده شده است که از طریق طرح شکایت به دستگاه قضا هم قادر به وصول منابع خود نبوده اند.

به طور کلی سرعت بالای کاهش ارزش پولی کشور را چه می‌دانید؟

با این اوصاف علل سرگردانی‌ها و ناکامی‌های جامعه را در جدال با کاهش ارزش پول و قدرت خرید خود باید در سیاست‌های غیر علمی و بی خردی سیاست گذاران از یک سو و ساختار معیوب اقتصاد سیاسی رانتی کشور دانست. 

تورم از مجاری متعددی وارد اقتصاد می‌شود، اما در کشور ما علت العلل بروز و ظهور تورم، ناترازی بودجه‌های سالیانه است که تأمین کسری آن‌ها کشور را با افزایش پایه پولی و نقدینگی و تورم مزمن دو رقمی روبه رو ساخته و باعث بی ثباتی اقتصادی، پولی و ارزی شده و پیش بینی پذیری را برای فعالان اقتصادی غیر ممکن ساخته است. 

روند سینوسی قیمت‌ها طی ۴۵ سال گذشته نشان می‌دهد که روند کاهش ارزش پول که روی دیگر سکه تورم است از ابتدا شکل گرفته و خیال ایستادن ندارد، میانگین رشد تورم در ۴۰ سال منتهی به ۱۳۹۸ حدود ۲۰ درصد و در ۴ سال اخیر بیش از ۴۰ درصد بوده است. ریال در برابر دلار بیش از ۸۰۰۰ برابر کاهش ارزش داشته است.

وضعیت نقدینگی از ابتدای امسال تاکنون چه روندی در پیش گرفته است؟

نرخ تورم اعلامی توسط بانک مرکزی در سال گذشته ۵۲.۳ درصد بوده و با توجه به افزایش حجم نقدینگی از ۷۸۸۱ هزار میلیارد تومان در پایان ۱۴۰۲ به میزان ۶۳۳۰ هزار میلیارد تومان، در پایان تیر ماه، به نظر نمی‌رسد دولت پزشکیان با توجه به ابزار‌های موجود و تحریم‌ها و انزوای اقتصادی و کسر بودجه سال جاری که بنا بر پیش بینی مرکز پژوهش‌های مجلس فراتر از ۱۱۰۰ هزار میلیارد تومان است، قادر به مهار آن شود. 

پزشکیان دولتی را تحویل گرفته که ۵ ماه از سال جاری گذشته و در این پنج ماه بسیاری از منابع بودجه مصرف شده است، با وجودی که معمولا کسری بودجه خود را از نیمه دوم سال نشان می‌دهد، اما در ۴ ماه ابتدای سال به طور میانگین روزانه بیش از ۳۷۰۰ میلیارد تومان بر حجم نقدینگی افزوده شده است؛ بنابراین با عنایت به تحریم‌های نفتی، بانکی، بیمه‌ای و محدویت‌های شدید تجارت خارجی و تنگنا‌های ارزی، به طور قطع در راستای تأمین کسری بودجه تا پایان سال افزایش حجم نقدینگی و تورم بیشتری را تجربه می‌کنیم که افزایش فقر، انباشت مطالبات اقشار مختلف مردم از دولت، گسترش نارضایتی‌های اقتصادی و اجتماعی و به تبع آن سیاسی هستیم.

source

توسط autokhabari.ir