علی میرزایی؛ بازار: طی یک دهه اخیر، صنعت خودروسازی کشور در کانون انتقادات جدی قرار گرفته است. کیفیت پایین محصولات، قیمت ‌های گزاف، طراحی ‌های قدیمی و مصرف بالای سوخت که نقشی اساسی در تشدید بحران انرژی دارد، از مهم ‌ترین انتقادات‌ علیه خودروسازی است؛ اما این موارد تنها بخشی از مشکلات این صنعت به شمار می‌آیند. در فضای عمومی و رسانه ‌ها، گویا اعلام شکست صنعت خودرو به دستاوردی برای سیاست‌گذاران تبدیل شده است؛ گویی این باور که خودروسازی ایران کاملا ناکام مانده، غالب شده است. تیتر موفقیت برخی سیاست‌ گذاران، آمار خودروهای وارداتی در بنادر و حتی جشن یا رونمایی از محصولات خارجی است.

اگر امروز صنعت خودروی کشور ناکام مانده، ناشی از شکست دولت، مجلس شورای اسلامی، صنعتگران و نهادهای ذیربط در زنجیره این صنعت است

انگشت اتهام به خودروسازی یا مسکن واردات خودرو

«ناکارآمدی صنعت خودرو» تنها یک روایت ساده‌ انگارانه و سطحی از واقعیت ‌های پیچیده است. در اینجا پرسش جدی مطرح می ‌شود که آیا کشور به‌ عنوان یک مجموعه، در ساختن صنعت خودرو موفق، شکست خورده است؟

نگاه غالب فعلی که صنعت خودروسازی را شکست ‌خورده معرفی و ذاتا «اقتصاد تولیدمحور» را در ایران ناکام می‌ داند، تنها نسخه ‌ای ساده ‌انگارانه برای تجویز واردات خودروهای خارجی به ‌عنوان یک مسکن موقت برای بیماری صنعت و بازار خودرو است. این دیدگاه غیر واقع ‌بینانه، ضعف‌ های نهاد های مرتبط با صنایع خودروسازی را نادیده و تنها به خودروسازان داخلی انگشت اتهام می ‌زند.

در این رویکرد، مشکلات ساختاری گسترده‌ که نه‌ تنها صنعت خودرو بلکه دیگر حوزه‌ های توسعه ملی را تحت تاثیر قرار داده، نادیده گرفته می ‌شود. اگر امروز صنعت خودروی کشور ناکام مانده، ناشی از شکست دولت، مجلس شورای اسلامی، صنعتگران و نهادهای ذیربط در زنجیره این صنعت است. در دنیای امروز، هیچ صنعتی به‌تنهایی رشد نمی‌کند؛ بلکه رشد هر صنعتی در تعامل مستقیم با شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه معنا می ‌یابد.

افول کیفیت در خودروسازی کشور، انعکاسی از مشکلات عمیق ‌تر اقتصاد و صنعت داخل است. نوسانات اقتصادی شدید در سال ‌های اخیر، فقدان حمایت‌های موثر از رشد صنعتی، کاهش انگیزه برای جذب استعدادهای جوان، ضعف در تربیت مهندسان خلاق، کمبود بودجه تحقیق و توسعه و تعدد مدیران چند شغله از جمله عواملی هستند که صنایع را از مسیر اصلی خود منحرف کردند. در این میان، سیاست ‌گذارانی که جسارت اصلاح ساختارهای معیوب را داشته باشند، وجود ندارند.

از سوی دیگر، زنجیره تامین خودروسازان نیز تحت تاثیر تحریم‌ های بین‌المللی، با مشکلاتی چون عدم دسترسی به مواد اولیه، فناوری‌ های پیشرفته و منابع مالی مواجه هستند. نگاه کوتاه‌ مدت سیاست ‌گذاران، گسترش رانت و فقدان اهداف بلندمدت، موانع دیگری هستند که اجرای تغییرات بنیادین را دشوار کردند.

ناکارآمدی خودروسازی یا بی برنامگی اقتصاد تولید محور؟| زنگ خطر صنعت زدایی در جاده مخصوص به صدا درآمد

اگر قرار باشد صنایع مشکل ‌دار مانند خودروسازی کنار گذاشته شوند و تنها به واردات محصولات خارجی بسنده کنیم، برنامه ما برای سایر صنایع چیست؟ آیا با «واردات خودروهای شاسی ‌بلند خارجی» می ‌توان بحران انرژی را حل کرد؟

انتقاد به صنعت خودرو یا بازتاب یک ناکارآمدی بزرگتر؟

«ناکارآمدی» تنها مختص «صنعت خودرو» نیست؛ بلکه بازتابی از ضعف ‌های ساختاری در دیگر بخش ‌های اقتصاد کشور نیز هست. از سیستم انرژی ناتراز گرفته تا بازارهای مالی نابالغ، بخشی از این ساختار معیوب هستند. اگر قرار باشد صنایع مشکل ‌دار مانند خودروسازی کنار گذاشته شوند و تنها به واردات محصولات خارجی بسنده کنیم، برنامه ما برای سایر صنایع چیست؟ آیا با «واردات خودروهای شاسی ‌بلند خارجی» می ‌توان بحران انرژی را حل کرد؟ یا آماده‌ سرزنش سایر صنایع بدون آنکه به علل ریشه ‌ای ناکامی‌ ها بپردازیم، هستیم؟

اهداف «اقتصاد تولید محور» تقریبا از ذهن سیاست ‌گذاران محو و جای آن را شعارهایی مانند واردات خودروهای دست ‌دوم خارجی گرفته است. این روند نشان از افت نگرش قانونگذاران در تنظیم‌ گری اقتصاد کشور دارد

وقتی تعداد رانندگان تاکسی ‌های اینترنتی از کارگران کارخانه ‌ها پیشی می ‌گیرد، زنگ خطر «صنعتی‌زدایی خاموش» و پیامدهای آن به صدا در می ‌آید. اهداف «اقتصاد تولید محور» تقریبا از ذهن سیاست ‌گذاران محو و جای آن را شعارهایی مانند واردات خودروهای دست ‌دوم خارجی گرفته است. این روند نشان از افت نگرش قانونگذاران در تنظیم‌ گری اقتصاد کشور دارد.

کشور صنعتی، تنها به معنای تولید کالا نیست؛ بلکه نمادی از توانمندی یک ملت است. صنایع کشور یا باید در کنار هم رشد یا با هم سقوط خواهند کرد. کنار گذاشتن یک صنعت، بدون رفع مشکلات ساختاری آن، معنای باختن در برابر چالش ها را دارد.

ناکارآمدی خودروسازی یا بی برنامگی اقتصاد تولید محور؟| زنگ خطر صنعت زدایی در جاده مخصوص به صدا درآمد

باید به توانایی جوانان خود باور داشته و هم ‌زمان مدیریت چند شغله در صنایع کلیدی به ویژه در جاده مخصوص را حذف کرد

الگو برداری از تجارب کشورهای موفق در خودروسازی

تجربه کشورهای موفق نشان داده که مسیر توسعه هیچ‌ گاه بدون چالش نبوده است. «ژاپن»، روزگاری وابسته به واردات خودرو بود؛ اما با حمایت‌ های دولت، تمرکز بر کیفیت و بهره ‌وری توام با نوآوری ‌هایی مانند تولید ناب، صنعت خودروی خود را متحول کرد.

«چین» نیز با سرمایه ‌گذاری گسترده در چند دهه اخیر، اکنون رهبری بازار جهانی را هدف قرار داده است. «آلمان» پس از جنگ جهانی دوم، با تمرکز بر مهندسی دقیق و خلق برندهای جهانی، «اقتصادی صنعت ‌محور» را ایجاد کرد. موفقیت این کشورها حاصل بلند پروازی دولتمردان، همکاری ملی و مواجهه شفاف با نقاط ضعف داخلی بود.

در کشور نیز باید ذهنیتی مبتنی بر خلاقیت اتخاذ و از سرزنش ‌های سیاسی بی ‌حاصل دست برداشته شود. باید به توانایی جوانان خود باور داشته و هم ‌زمان مدیریت چند شغله در صنایع کلیدی به ویژه در جاده مخصوص را حذف کرد. «پاداش مالی» صنعتگران و سیاستگذاران این حوزه را نباید فقط به حضور فیزیکی آن‌ ها در سازمان ‌ها منوط کرد، بلکه باید به میزان نوآوری و خلاقیت آن ‌ها وابسته باشد.

اصلاح مشکلات صنایع نیازمند هم ‌افزایی جمعی است. دولت باید چشم ‌انداز روشنی ترسیم و از تردید در اجرای تغییرات بزرگ دوری کند. نهادهای آموزشی باید متخصصان ماهر تربیت و سازمان‌ ها اولویت را به مسیر نوآوری بدهند؛ جامعه نیز باید ارزش تولید ملی را بالاتر از مصرف‌ گرایی بداند. پیشرفت واقعی، در گرو تبدیل شدن به ملتی خلاق است.

راه موفقیت چیست؟

شاید امروز صنعت خودرو کشور ناکارآمد به نظر برسد، اما ناکارآمدی بزرگ‌تر، در ساختارهای کلان کشور مشهودتر است. زنگ خطر «صنعتی ‌زدایی نابالغ»، مدت‌ هاست که به صدا درآمده است. هیچ نسخه آماده برای پیشرفت وجود ندارد که بتوان آن را مهندسی معکوس کرد. هر جامعه ‌ای باید راهبردهای متناسب با شرایط خود را تدوین تا از مصرف ‌کننده ‌ای منفعل به تولیدکننده ‌ای خلاق تبدیل شود. بنابراین تنها راه «موفقیت»، تلاش صادقانه و جدی است.

source

توسط autokhabari.ir