از جنبههای مختلف تکنیکالی، روانشناسی و بنیادی بازار سرمایه تقریبا در محدوده کف قیمتی قرار دارد. اگر بخواهیم مشخصا شاخص و عموم سهامی که بیشتر بزرگ هستند را مدنظر قرار بگیریم، حوالی ۲ میلیون و با چند درصد تغییر یک محدوده حمایتی بسیار قوی و همچنین نقطه جذابی برای ورود نیز است. البته به دلیل اینکه در بحث بازارهای مالی قطعیت وجود ندارد و اگر اتفاق ناگواری رخ دهد میتواند تاثیراتی را داشته باشد اما در حال حاضر وزن این احتمالات در مدیریت ریسک چندان بالا نیست و احتمالا کف جدیدی برای شاخص نخواهیم داشت.
همانطور که اشاره شد به دلیل اینکه بازار در نقطه ارزندگی قرار دارد آماده صعود نیز است اما این صعود نیاز به یک محرک دارد. قوی ترین محرک دلار است و به ویژه دلار مبادله ای که نرخ فروش شرکتهای صادراتی هستند اما مشخص کردن زمان دقیق آن دشوار است و البته خوشبین هستیم که بازار سرمایه زمستان داغی را مجددا خواهد داشت که با تزریق بخشی از پول سود سال گذشته شرکتهای بورسی این محرک ایجاد میشود. ضمن آنکه خود دلار و وضعیت کنترل کردن آن توسط دولت با چالش های زیادی همراه است. اما احتمالا در ماههای آینده این اتفاق رخ میدهد و در کل تا پایان سال انتظار بازاری صعودی را داریم و تا بهار شاخص میتواند ۵۰ درصد بازدهی را ثبت کند.
بهترین تعبیر برای جلب اعتماد این است که دولت گاهی کاری نکند و به نوعی تصمیم جدیدی نگیرد، اگر فرضا قیمت گاز یک فرمول مناسب دارد آن را با یک نرخ خیلی بالا فیکس نکند که بازار زمین بخورد و دوباره فرمول بندی انجام و بعد دوباره شاهد باشیم که فیشهایی که برای شرکتهاست با نرخ ثابت بالا بودهاند و این نوسانات تصمیمگیری و تصمیمات ضدتولیدی به شدت بازارسرمایه ما را از یک دوره سه ساله سخت برای سهامداران خود پیچیدهتر کرده است.
همچنین به نظر میرسد کلید مشکلات بازار سرمایه در بانک مرکزی است جایی که نرخ بهره را به شدت بالا برده است و همچنین نرخ دلار بازار آزاد را کنترل میکند و بازار مبادله ای که مجدد به سرنوشت دلار ۴۲۰۰ منجر میشود و اختلاف زیاد هم رانت ایجاد کرده است و هم سرمایه گذاران و بخش تولید را زمین گیر کرده است.
- نیما میرزایی – کارشناس بازار سرمایه
- شماره ۵۲۱ هفته نامه اطلاعات بورس