بابک زنجانی، تاجری که پیش‌تر با پرونده‌های نفتی به تیتر اول رسانه‌ها تبدیل شده بود، این‌بار به یک سرمایه‌گذار در صنعت خودرو تبدیل شده است. نام بابک زنجانی، تاجر پرحاشیه‌ای که پیش‌تر به‌دلیل پرونده‌های نفتی به تیتر نخست رسانه‌ها تبدیل شده بود، این‌بار در قامت یک سرمایه‌گذار نوظهور در صنعت خودرو ظاهر شده است.

در روزهایی که بازار اخبار اقتصادی ایران با واژه‌هایی چون «خصوصی‌سازی»، «برقی‌سازی ناوگان حمل‌ونقل» و «واگذاری سهام خودروسازان» اشباع شده، تکرار نام زنجانی در تیترهای رسمی و غیررسمی، افکار عمومی را با پرسش‌هایی جدی روبه‌رو کرده است.

از پروژه «تاکسی‌های برقی» گرفته تا تصاحب بلوک مدیریتی سایپا، حضور پررنگ و کم‌توضیح زنجانی در این رویدادها، نه‌تنها خالی از شفافیت است بلکه بار دیگر، نسبت میان اهلیت و سرمایه را در واگذاری‌های حساس اقتصادی زیر سؤال برده است.

طبق گزارش‌های تأییدنشده، هلدینگ «دات‌وان ایرانیان» یکی از اصلی‌ترین متقاضیان خرید بلوک ۴۲ درصدی سهام شرکت خودروسازی سایپاست. ارزش تقریبی این معامله حدود یک میلیارد دلار برآورد شده؛ اما آنچه در این میان مبهم مانده، ماهیت حقوقی و عملیاتی این هلدینگ و همچنین ارتباط آن با بابک زنجانی است؛ فردی که نامش هنوز به‌عنوان بدهکار بزرگ نفتی در حافظه عمومی باقی مانده است.

این‌که چنین گروهی با چه سازوکار اقتصادی و از چه مجرایی به این واگذاری نزدیک شده و آورده مالی واقعی آن چیست، سؤالاتی‌ست که در نبود شفافیت از سوی وزارت صمت و سازمان بورس، پاسخی برایشان ارائه نشده است.

در حاشیه همین تحولات، پروژه‌ای با عنوان «Dot One» با هدف نوسازی ناوگان حمل‌ونقل شهری با خودروهای برقی مطرح شده است. تصاویر منتشرشده از خودروهای وارداتی، رانندگان یونیفرم‌دار و شعارهای تبلیغاتی حرفه‌ای، در نگاه نخست، نویدبخش تحولی فناورانه‌اند.

اما پشت این ظاهر، همچنان پرسش‌هایی باقی است. منابع آگاه، رد پای مستقیم یا غیرمستقیم زنجانی را در ساختار اقتصادی این پروژه مطرح کرده‌اند؛ رد پایی که اگر تأیید شود، بار دیگر مشروعیت اجتماعی پروژه را زیر تیغ بررسی خواهد برد.

بابک زنجانی که پیش‌تر به‌واسطه فعالیت در حوزه صادرات نفت و تجارت بین‌المللی شناخته می‌شد، اکنون مسیر خود را به صنعت خودروی کشور تغییر داده است. این تغییر مسیر، آن هم در بستری حساس مانند سایپا و حمل‌ونقل عمومی، اگر بدون پاسخگویی به پیشینه مالی و حقوقی سرمایه‌گذار انجام شود، خطر بی‌اعتمادی مضاعف را به همراه خواهد داشت.

در تحلیل رفتار اقتصادی زنجانی، می‌توان دو روایت را هم‌زمان در نظر گرفت: یا او در حال بازتعریف نقش خود در اقتصاد ایران است، یا ساختاری در پشت صحنه، به دنبال استفاده از چهره‌های شناخته‌شده برای پیشبرد اهداف خاص است. در هر دو حالت، پرسش از مسئولیت نهادهای نظارتی و مطالبه شفافیت، اولویت نخست رسانه‌ها و افکار عمومی خواهد بود.

مسئله اصلی در ماجرای احتمالی واگذاری سهام سایپا به دات‌وان، نه صرفاً خریدار آن، بلکه شیوه اطلاع‌رسانی، مدل بررسی اهلیت و مکانیسم تضمین منافع عمومی در جریان خصوصی‌سازی‌ست. در غیاب توضیح رسمی از سوی مقامات دولتی و بنگاه واگذارنده، ذهنیت جامعه نسبت به خصوصی‌سازی بیشتر از گذشته دچار تردید خواهد شد.

در روزهایی که سایپا با زیان انباشته، کاهش تولید و بحران اعتماد اجتماعی مواجه است، سپردن آن به مجموعه‌ای ناشناخته، نه تنها راه‌حل نجات نیست، بلکه ممکن است بر پیچیدگی بحران نیز بیفزاید.

بابک زنجانی، فردی‌ست که سابقه‌اش در افکار عمومی با زندان و بدهی‌های کلان گره خورده است. اینکه او امروز، بار دیگر در قامت یک کنشگر اقتصادی وارد عرصه شده، نشان می‌دهد که تعریف «اهلیت» در فرآیندهای اقتصادی کشور نیازمند بازنگری جدی‌ست.

اگر حاکمیت در مورد او اشتباه کرده است، باید این شفاف‌سازی در حق او اعمال شود و همچنین اگر این موضوع بر عکس است، اما او شامل عفو و بخششی شده است یا اصلا این پروژه‌ها بخشی از پروژه بخشش او هستند باز هم باید این پرده‌ها برای مردم کنار روند و واقعیت موضوع برای مردم آشکار و هویدا شود.

چنین سرمایه‌گذاری در نوبه خود بی‌نظیر و عالی است، اما اگر در ابهام و عدم شفافیت صورت بگیرد، احتمالا ضرر و زیانی جبران‌ناپذیر و بی‌نشیر تر از سود خود را در پی خواهد داشت.

توسط autokhabari.ir