اظهارات اخیر وزیر جهاد کشاورزی درباره مصرف بالای کالاهای اساسی در کشور، واکنشهای زیادی را به دنبال داشته است. وی اعلام کرده که مصرف برخی کالاهای اساسی در ایران دو برابر متوسط جهانی است و بخش زیادی از درآمد ارزی نفت صرف واردات کالاهای اساسی میشود.
این اظهارات در حالی مطرح میشود که به نظر میرسد وزیر جهاد کشاورزی به جای تمرکز بر وظایف خود در مدیریت و برنامهریزی برای امنیت غذایی کشور، بیشتر به دنبال انتقاد از مردم و توجیه ضعفهای مدیریتی خود است.
ریشه اصلی وابستگی به واردات و هزینههای ارزی بالا، بیش از آنکه به میزان مصرف مردم برگردد، به کاستیهای موجود در سیاستگذاریهای تولید داخلی، حمایت از کشاورزان و کارایی زنجیره تأمین باز میگردد.
مصرف بالای برخی کالاها میتواند دلایل پیچیدهای داشته باشد که فراتر از صرفاً مصرف نادرست است. به عنوان مثال، وقتی مردم توانایی خرید پروتئین یا میوههای تازه را ندارند، ممکن است به سمت مصرف بیشتر کربوهیدراتها مثل نان و شکر و چربیهای ارزانتر مانند روغن روی بیاورند تا نیاز انرژی خود را تأمین کنند.
در این راستا، وزیر جهاد کشاورزی باید به جای صرفاً بیان مشکلات، راه حلهای مشخص و عملی برای کاهش مصرف یا افزایش تولید داخلی ارائه دهد. وظیفه وزیر کشاورزی باید مدیریت و برنامهریزی برای امنیت غذایی کشور باشد.
دلایل زیادی برای عدم خودکفایی کامل در تولید شکر و روغن و تداوم وابستگی به واردات وجود دارد، از جمله کمبود آب برای تولید محصولات آببر و دانههای روغنی، قیمتگذاری تضمینی نامناسب و عدم حمایت کافی از کشاورزان.
تخصیص ارز برای واردات کالاهای اساسی نیز ممکن است برای تجار سودآورتر باشد تا تولید داخلی را ترجیح دهند. در نتیجه، انگیزه برای سرمایهگذاری در تولید داخلی کاهش مییابد.
اظهارات وزیر کشاورزی در مورد مصرف بالای سرانه گرچه تا حدودی ممکن است درست باشد، اما این یک توجیه کامل برای وضعیت موجود نیست و ایراد اصلی به ناتوانی در مدیریت تولید داخلی و وابستگی به واردات بازمیگردد که برطرف کردن این مشکلات نیازمند برنامهریزی و سرمایهگذاری این وزارتخانه در زنجیره تأمین و توزیع است.